بل اند هاو لکا ملترین و معرو فترین بر و زکنورحهار
کی
روز کتورهای» | میلیمتری بلاندهاول با دوسرعت نمایش
صدایابتيك
9 صدا عجمگنا تباك
۱
سیستم نمایش تك عکسی کلید بر کشت اتوماتيك فیلم
۱ شتاره ٩۰/۲
قمایشگاه و مر کز سروس . خیابان شاه . حنب فاسا؟ آلمنوم کلف ۳ ۳
مرداد - شهر بور ۱۳۹4
نشربه جشنواره جهانی فیلم تهران
زبرنظر : هر ام ریپور
دبیرشورای نوبسندگان : جمال امید
مدیر آمور فنی درخشنده زعیمی
طر احیصفحاتزبرنظر : مر تضی ممیز
نشانی : تهران خیابان نخت جمشید - شماره ۳۰ - ساختمان شماره ۳ وزارت فرهنگ وهنر - تلفن 11۸۸6۸
دراین شمازه میخوانید :
[] در آستانه بر گزاری چهارمین جشنواره (گفتگوئی با : هژیر دارپوش, دبیر کل جشنواره
[] گزارشی ازبیستوپنجمین دوره فستیوال برلین .
روی جلد : چارلی چاپلین 7] «چارلی چاپلین» درچهارمین جشنواره جهانی فیلم تهر ان (نگاهی به زندگی چارلز اسپنسر
برنامهای از : چهارمینِ جشنواره جهانی فیلم تهران چاپلین - چارلی افسانه زنده , آلبوم زندگی من ۰ ۰ .)
سینمای پیشرو وسینمای زبرزمینی
سینمای الجزایر (درمنظرسینمای عرب)
آگاهی ووجدان ( گفتگوئی با : لیلیانا کاوانی)
ما رکوفرهری : من فیلم تجارتی میسازم » چون فهرمان نیستم !
حرفها وخبرها (درحاشیه جشنواره کان : درانتظار ظهور آثاری بزرگ ازسینمای ایران -
«خشونت وعشق» ازدیدگاه «ل وکینو وسکونتی» - مطبوعات جهان وسومین جشنوار»
جهانی فیلم تهران «سوئد : خورشید درشرق طلوع میکند . . .» - مهمانی د رکورستان با
آلفرد هیچکاك - فیلمهای ایرانی وجشنوارههای ۷۵ - چهل فیلم پرفروش تاربخ سینمای
ار
لبا- لا لا لا لا
بیست و پنجمین دور جشنواره بینالمللی
سیلما در برلین:» دارای دو مشخصه غیرمعمولی
لو : اول آنکه » برای نخستینبار » کلیه
کنورهای بلوك سوسیالیست در آن شر کت
داشتند » و کمیته انتخاب سعی کرده بود که
تعداد قابل توجهی از آثار آنها را در مسابقه
بگنجاند (واز روز اول جشنواره » برای هیچ
شر کت کنندهتی شبههتی در کال نود له تشر
جوایز به آنها داده خواهد شد » نا از این
تصمیمشان تشکرشدهباشد) .. دوم آنکه » بمناسبت
جن بستوپنجمین سال » برنامهها فدری
گستردهتر ازسالهای قبل بود .
دربر نامه «مسابقه» » بيستويك فیلمطویل
و همین تعداد فیلم کوتاه نمایش داده شد -
بعلاوه , ششفیلم (منجمله باله انقلابی جمهوری
خلق چین بنام «کودکان برس علف») درا
برنامه خارج ازمسابقه گنحانده شده بود . دو
برنامه «مرور تاره و تا گر تا کار و
فترپینه سوئدی و دیگر کنراد واید هنرپيشه
آلمانی , مجموعاً در حدود سیوپنج فیلم تاریخ
تما را عرضه میکرد که دورةٌ محصور بین
سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۵ بعنی يك دورءاستثنانی
را میپوشاند . بعلاوه » مثل هرسال » «بازار
فیلم» نیز برقرار بودکه محدود و بیآهمیت
هینمو د» و درا حدود شصت فبل عراخه ۶ارد
خوانند گان مجله ما میدانند که هرسال
در جربان جشنواره برلن «انجمن ی
دوستداران موزههایسینمائی» نیز برنامهتیتحت
عنوان «تریبون سینمای جوان» عرضه میکند.
این برنامه امسال صرفاً به نمایش فیلمهای جدید
کار گردانان تازهکار با آخرین آثار سینمای
سیاسی اختصاص نداشت » بلکه تعدادی از
برلین ۷۵
گرارشی از بستوبنجمین دوره فستبوال برلین
0
۱/1
۵0۵65 ۵۰۱۷۱۷۴۵ ۴۱۲۸ تاه 1۴۱۷۵۱0۷
دوپوان لاژوا (فر انسه) اثر «ابوب و آسه» » برنده جایزه مخصوص هیئت داوران بیستوپنجمین دورة فستیو ال
برلین » اين فیلم با شجاعت مسئله تبعیض نزادی در فراسه وعدم تأمین اجتماعی اعراب مقیم اپ نکشور را
مطرح میکرد .
و
نلورئالیست ایتالیا » "و بیستوهشت فیلم کوتاه
۹
فیلمهای کلاسيك سینما را نیز عرضه کرد .
به این نرتیب ۰ ٩ شاهکار قدیمی دورانهای
سینمای انلابی شوروی و سینمای
و بلند تاژه » پنمایش درآمد .
بغیر از برنامههای نمایش فیلم » دونمایشگاه
جالب نیز ترتیب يافته بود » یکی از پوسترهای
فیلمهایآ لمانی بعدازجنگ تا بامروز » ودیگری
ازعکسهای خبری «جینا لولو .بربجیدا» که
درهندوستان و کوبا گرفنه بو ۰
درمجموع ۰ سیوهفت کشور دز برلین
۵ شرکت کرده بودند که برای این رویداد
سینمائی آلمان ر کورد تازهثی محسوب میشود.
بهترین برنامه برلین برای دوستداران
واقعی سینما » طبیعته" رتروسپکتیوها بود . صف
طویل دائمی جلوی سینمای «آستور» شان
که ناسا دربان ازاین برنامه استقبال
شابانی میکنند . فیلمهای تازه «تریبون سینمای
جوان» ضعیف بودند » و فقط در میان. نها
«تاغ قرمز» اثر «واسیلیف س ووکشین» محصول
شوروی» (مسائل يكزندانی سابق درخوگرفتن
۱ ارات ی اجتماعی) » «لینا بربك» اثر «برنارد
محصول آلمان غربی (زندکی گرآوهی
ان اضر نیستند درانروا زند کی کنند):
و « گر وه همسر ایان» اثر «مرینال سن» محصول
هندوستان (مسائل محلی وسیاسی بنگالامروز)
بعلت ارزشهای نسبی که دارند قابل ذکرند,.
علیرغم انتقاداتی که از برنامه «مسابقه»
پرلین ۷۵ در مطبوعات جهان بعمل آمد » باید
اذعان کرد که سطح کلی وعمومی فیلمها نه بهتر
از . ماه . کان امسال بوک بنظر
و ال ۱۹۷/۵ ۰ ایتضا » سال ف:
سینمائی است » و طبیعته جشنوارهها نیز این .
حیرشت را مکی مسکنند. سیاری از کشورهای
معتبر فیلمساز » الان چیزی در مچنته ندارند »
۰ اما چون گرفتار و قربانی اعتبار خویشند »
ناچار باید همچنان در مسابثه جشنوارهها شر کت
. داشته باشند » و دقیقاً فیلمهای این کشورها
(جون «ییگانهای با قطار آمد» سوئدی :
«ساندا کان»» «خانه شماره ۸» ژاپنی ۰ «استاد»
هندی» «لیلی » دوستم بدار» فرانسوی» «خارج
ازفصل» انگلیسی » «خانه بز رک» اسپانیائی و
«مردان قانون» آمربکائی) هستند که به کیفیت
کلی برنامه مسابقه لطمه میزنند . چه «کان»
و چه تهران گر ی دو سال اخیر نشان دادهاند
که اگر ازيك کشور اسلی فیلنساز اثرجالبی
وش ۰ جاح ند ار شر نت ان قمور درهساجته
صرفنظ رکنند ۰ اما برلین دراين مورد هنوز با
احتیاط و دیپلماسی رفتار میکند .
بمتر ین فیلم برنامه مسایقه ». نه فقط «بنظرر
ما بلکه به عقیده اکثربت منتتدان وسینماشناسان
خاضردربرلین » «درغربت» » کارنازه «سهر اب
شهید ثالث» بود . این فیلم » که تنهائی ودرد
«تعلق نداشتن» گروهی از کار گران مهاجر نر لد
را در آلمان بیان میکند » بدون خشونت و
«شعار» » و بدون جانب گیرپهای سطحی » با
لحنی مللابم و پرنجوا » شرایط زیست غیرانسانی
ناشی ازتبعیضهای اجتماعی (وبقول «مار گرپت
دورا» درفيلم هیروشیما : ظلم يك نژاد علیه
نژادی بیکر ۰ قارهتی علیه قارء دیگر » و سلی
علیه نسل دیگر) را محکوم میکند
۰ پرداخت
"فیلم . درعین زمینه واقع گرایکار . شاعرانه
است » و «سهراب شهید الت» قدم مهمی در
تحول سبکی کارش برمیدارد . ۰«ساد گیمحض»
دراپنجا دیگر ساختگی وحسابشده نیست »
پلکه از بطن موضوع و نحوه نگاه کار گردان
و3
«سبك» مطمئنتر ویکدستتر ا زگذشته
است و با «سابته»های سینماگی که در کارهای
قبلی «شهید ثالت» دیده ميشد (مثل «اولمی» .
پا «پرسون») فاصله میگیرد و شخصیترميشود.
درجریان این تحول » هنرمد زیادهروی در
جستجوهای پلاستيك ونتشی را کنار میگذارد.
واعتدال طبیعی تصوبری » بیشتر به صمیمیتش
دربیان فتوی میدهد . «شهید ثالث» » با ادامه
و متحول ی بیوقفه کارش ۰ و با قید کار
7 هرن شرا یط مناسب و بارور 6 خواهد توانست
نز ودی «چخوف سینما» باشد
در شرایطی که همه انتظار داشتند «خرس
طلا» ازآن «درغربت» شود ۰ هیئّت داوری
هیچ جایزهثی به این فیلم نداد . تر کیب این
هیئّت به اين ترتیب بود : رئیس خانم «سیلوبا
سیم ز» » هنرپیشه سابق سینمای انگلیس کهاينك
درتلویزیون فعالیت دارد و در سرپال کمدی
عامیانه «زن خضوب من» نش اول را ایفا
میکند - اعضاء : اوتو کار رونتزه » مدیر عامل
پك شر کت تهیه فیلمهای تلویزیونی در آلمان؛
که تفا تا ال سهرفیلي پر کار در دای ره
است ."هاثری شایبه روزنامهتکار فرانبوی 5
اينك شردبیر جریده روزانه «کوتیدین»است -
الز هگو لنس » منتقد روزنامه] لمانی«اشتوتکارت
زایتونگ - آلبرت جانسون ۰ «مدیر برنامه
سابق فستیوال سان فرانسیسکو» - روتیسلاو
نیکو لابویچ بورنف , منتقد سینماثی شوروی --
کارلولیتزانی . کار گردانابتالیائی - جوستینو
مارتینز سردبیر مجله پرتیراژ «مانکته» در
برزیل و بالاخره ساندهو سوخدف کار گردان
فیلمهای کوتاه مستند در ایالت «ماهاراشترا»
درهندوستان - طبیعته" براین فهرست فقط
میتوان از «کارلو لیتزانی» بعنوان يكشخصیت
معتبر سینمائی نام برد .
اینهیئت جایزه اولرا به فیلم مجارستانی
لیلی دوستم بدار (فرانسه) ۳
بالا سمت چپ : سهراب شهید ثالث .کر ۳
«درغربت»
پائین : پرویز صیاد درنمائی ازفیلم زمر ۱۳ ۰
«سهر اب شهید ثالث»
بالا سمت راست :
۷0۱۶۲ ۳
۲۱۵۸۲۲ ۳۱۵۵6۲۳۵۱۱
۲۱2۵0۶ ۲
8000 ۸
0:۵۱:۳6 ۶
۸ ۱6(
انا ۴۲۱۵۵۲۱۵۲
6 ۴۱۷۱۲
تنل
لستیت ت۱۱
تنل
یت
۱۱۵۱
تلبت ت۱۰
لبلب
لیات ۱۰/2
۱۱2۵۱
90
تلاحلنی
- لت ۱
تلیعنان
فلریر
تلبت ت۱2 0
تلاعنلد ۶
یت ۱۰۱2
تلالد
سینت
۳ 7 آ 3 3 ۳ ۳ ۳ ۳ ۳ ۳0 3 ۳ ۳ 8 ۳0 | ۳ ۳
تلیعزارا
لیتیت ین
نی
9
۱۱۱
90
۳ ۳0 3 ۳ ۳ ۳ ۳0 3 ۳0 ۳ ۳ ۳0 ۳ 9
8
تنب
سلیت نت۰
3 20 0 ۱۳۵ ۳ 7 ۳۳
0 2 2 ۳۳ اک
۵ 2 ۵ 2 2 ۳۲
3 ۱ ۳ ۳ ۳ ۱4
شرح جدول بالا :
۵ منتقد آلمانی » درجدول بالاکه ازنشربه روزانه جشنواره برلین "1هصمنامطعنع1 از
6 - 86۲۱۱0۱8۱6
۱۱ ۵۲۱۴9۱ ۱۲۶۳۳۱۸۲۱۵0۸۲ ۴۱۸
6۰ ۱9۱16 6۱86 6۳5۱۵۳۵۱ 2۳ 2۲
۷۲۵5 06۶ ۴۱۱۳۴۶ 06۲ ۷۰۲۱۵۸۸9
ع 20 6۲۱۶ ۷۵۲۱۵۱۱6 ۴۱۱۳-۴۲۱۱۱۲۵
و6۲۱ وه ,1 ۷۵۲۱۵995 عول ۴۱۱۳۵
68 066 438 .ناج 0۲۵ ,5۱۱۸۲۱۴۵۵۵9
۲۳ ۲ ۴۱۳۴ 080 ۲۱۱۷۵۲ ۱۳۵۱۱۵۵۵
ع0۱ ا5ا 10 ,۱1 50۳۷۷۵66
0 1۳ ۷۳۱۲ ۵0 ۱22۳۱ن۱ظ
جعطاووهو ۲۱۱6۱
166۳۱۳۷۷۵۲۲۱ ۵
طهوز7طقزوز ۷:۲2 ۲ ۲۱۱202
۱۷۵۱5۱6۷۲
1201 ۱۷۳ ۰
۱ ۱۶۱216 :۱2
۵ 60۲۱۶ 5ع0
5002162۳0. ۲۱۵5 ۱۲. 8
0۱ 0۱۱ ل
۲ ۴۱
و2 0677 وبا 5۱169
۱ ۱۱60651202 ۱۷۳۱۲
02۲ ۲
پا 6 1:۲ ۱۱
۷۷۰۲ 16۲ 6
8006۳0 ۲
(۱۱ 6
۱۵6۳۲ 16۳ ۲
دااتز:۰ ۱/37
۵ ۷۳ 1296
2۲7۳۵۲ 159 25
۱06۲ 05816 51
۲ ۶۱ 09)ول
.مزا طعنص طهط رانا
۱2:6 0
025 9۲006 ۲۷25
برداشته شده
است » فیلمهای مسابقه را با نمره دادن از »٩« تا «۱۰» ارزیایی کردهاند - بهترین معدل نمرات ازآد
فیلم «درغریت» (سهر اب شهید ثالت) ۳6۵ 6۲د1. 1 است که با علامت عدٍ درجدول مشخص شده است .
بالار است : خانة بز رگک(فر انچسکو رودریگز)- اسباثه
بالا چپ : سر گثی سولویف » کا رگردان فیلم «صد را
بعداز کو دکی» بر نده جایزه بهتری نکا رگردان . .
وسط راست : سانداکان » خانه شماره ۸ (ژاپن)- برثا
جایزه بهترین بازیگر زن : کین بوتانا کا 3
وسط چپ : خارج ازفصل (آلن بریجز)- انگلستان
پائین : غرفه ابران درفستیوال برلین . رامین مولاه
پرویز صیاد» نظام کیائی در تصو بر دیده میشوند» هگا
سینما ۵6» نیز د رگوشه چپ غرفه ایر ان به
گذارده شده است . ۱
بالا : «پذیرش فرزند» از «مارتا مشاروس» (مجارستان) - برنده جایزه خرسطلا
باثین راست : لرد اعظم «استوارت کوبر» انگلستان - برنده جایزه مخصوص هیثت داوران ب
پائین چب : بیگانهای باقطار آمد «لارستلستام» سوئد
«پذیرش فرزند» داد . این اولین کار خانم
«مارتا مشاروس» داستان زن کار گر چهلوسه
سالهئی را بیان میکند که با قبول يك کودك
بتیم به عنوان فرزند » به بكك زندگی درونی
جدید » و بهتمامیت ابعاد هویت خودش بعنوان:
صرفنظر از ارزشهای
پك زن . ناثل میشود .
انسانی غیرقابل انکار فیلم » اهدای جایزه اول
به آن تیری به دو نشان بود که هم بر شر کت
اروپای شرقی در جشنواره برلین انگئت گذارد
وهم رعایت «سال بینالمللی زن»-زا کرد.
جوایز مخصوص هیئت داوران به لرد
اعظم» ار «استوارت کوپر» انگلیسی و
«دویون لزوا» آثر «اپو بواسه» فرانسویداده
شد. در بارة فیلم انگلیسی (موضوع مشتات
سربازان جوان در جنگت) چیزی برای گفتن
نیست . اما «دویون لاژوا» کار قابل توجهی
ات 8 با شحاعت » مسئله تبعیض نرادی در .
فرانسه و عدم تأمین اجتماعی اعراب مقیم این
و را مطرح میکند . جای تسف است گکه
غاب زمانی وشات اسان ۶ فیب «فاقتر
وحدت سبكث و بیان تازهاستب » و تغییرات
متولی حالات داستانگوئی و محیط ۰ آنرا
هر امک
دربارةٌ بقیه جایزههای اصلی (بهتربن
بالاراست : «وودیآلن» کا رگردان فیلم «عشقوم رک» برنده يك جایزه برای هم هکارهایش .
بالا سمت چپ : پرویز صیاد (بازبگر وتهیه کننده فیلم درغربت) سهراب شهید ثالث (نوبسنده وکا رگردانفیلم
درغربت) رامین مولاثی (مدیر فیلمبرداری فیلم درغربت) درمصاحبه مطبوعاتی جشنواره برلین .
پائین راست : صحنهای ازفیلم «با کوب دروغگو » از «آلمان شرقی» برنده جایزه بهترین بازیگر مرد .
پائین وسط : «ژولیت گر هگو» ژانکلود بربالی وموربس دا گووسون «کا رگردان فیلم لیلی دوستم بدار» - از
میهمانان جشنواره برلین .
پائین چپ : «کرك دا گلاس» (بازیگر فیلم مردان قانون) و «کلودیا کاردیناله» میهمانان سرشناس جشنو اره
بیست وبنجم برلین
ی هه
«کلودیا کاردبناله» جوایز هنرمندان برنده را درپایان توزیع کرد.
کار گردانی به«س رکی سولویف» برایفیلر,
"به هنرپیشه ژاپنی «ساندا کان » خانه ۲
و هنرپیشه آلمان شرقی فیلم «با کوب دروغک
ويك جایزه اضافی به وودی آلن «برای مر
کارهایش») چیزی برای گفتن نبست . فنه
اضافهميکنيم که هنگامیکه افراد هیئت دا
درپابانجشنواره » از هال هتل «شوابتزرهوو
رد ميشدند تا به سالن بررگزاری ضیافت
رود : کیرد میرن ۰ ۱۳۳
گذاشته بودند » «برنامه دوم» تلوبزیون الم
تا ی
قسمنهائی از«درغربت» » ژوری جشنواره
| فاقد تشخص هنری و حساسیت فرهت ی
اند . و نیز اضافه میکنیم که این فیلم جایزه
1 ین بینالمللی را باتفاق ار وا و
بومانسیون افتخار نیز از دفتربینالمللیسینمای
توليك و ژوری سینمائی ات پروتستان
ازنظر تشکیلاتی » بیستوپنجمین دوره
و اره برلین همچنان خوب بر گزار شد , اما
1 ودبتهای بودجه (ازسال ۷۰ کبه به
م سنای آلمان يك سوم از بودجه جشنواره
وی ی ج ازصف
اول وهای در ود «( (رکان 6 و 6
نهران) خارج شود . ازنظر. ابعاد و سطحکار.
ام جشنواره اينك به «سنسباستیان» و «دهلی»
تردیکتر است تا به سه جشنواره مذ کور دربالا.
میختلف آمده بودند چینا لولو بر بجیدا . در 2
دا گلاس و کلودیا کاردینا له را ذکر ميکنیم ۵
نفر آخر میهمان افتخاری جشنواره بود و
جوایز را در پایان کار اهداء کرد .
هیثت نمایندگی ایران در برلین شامل
آقایان هاشم خردمند و مهدی خاتمی ازوزارت
فرهنگی و هنر. هیر داریوش و شهربانو
۱۳| "#««: موی نت بسن
کرت ض
جباری هن فیل ۳ » مرتضی و 8 ۱
«سینما ع۵» ونیز آقابان «سهراب شهید ۱
«پرویز صیاد» و «رامین مولائی» سازندگان
« درعر بت 6 ول نکتهئی که معمولا" در .
جشنوارههای سینمائی مختلف جای تسف است»
ودر برلین نیز چنین شد . عدم حضور منتقدان
فیلم ایرانی است , وحال آنکه بنظر ما » حضور
نویسندگان سینمائی کشور در رویدادهای معتبر
فیل درجهان » میتواند هم ازنظر حیثیتی بر ای
ابران بعنوان کشور ش رکتکننده » وهم ازنظر
کمك به ترفیع سطح فرهنگ سینماتی در میهن
ما بسیار مفید باشد .
مطابق معمول هرساله 6 «سینما 6 در استانه بر راز اری دوره جدید جشنواره جهانی فیلم تهران
گفتگوئی با دبیر کل این روبداد فرهنگی ابران بعمل میآورد و درآن مسائل مختلف مربوط به مشخصات
جتنواره را مطرح میکند .
فنه مشود که با آنکه «ترغیب
انساندوستی درهنرسینما» از هدفهای اصلی
جشنواره است » درطی سه دورهُ قبل عملا" در
این راه کوشش چشمگیری دیده نشده است .
نظر شما چیست ؟
۹
ب برای آنکه کسی بتواند دراینباره
قضاوت کند » بدنیست که راجع به مفهومی که
از کلمه « انساندوستی » پا بتول فرنگیها
صصمتصحصآآ_ مورد نظر ات هی آکند . البته
ای ا کلم هلا
مطالعه ادیبات کلاسيك زبانها و فرهنگهای
خی با مطالمه رشتههای علوم انتانی
از گرامر گرفته تا تاریخ و اخلاقیات و
سیاست وغیره) دراپنجا مطرحنیست » همچنانکه
تصورات کماییش عمومی این لفغت » مثل
فعالیتهای خیریه و اقدامات رفاهی و غیره » نیز
نمیتواند معنی اصلی این کلمه به شمار آید »
همچنانکه » در چهارچوب کار ما » این هدف
نمیتواند بمفهوم گرایش به سوی فیلمهای
۱۰
احساساتی. و «اشگانگیز» باشد .
منظورهتررات جشنواره از «انساندوستی»
"همه آن نظامهای اخلاقی وفلسفی تفکراتهنری
هستند که بر مفاهیم پا باصطلاح 0026601 های
شاف وس آوازادی/ اسان هتمرکر شدهاند.
اگر این مفهوم را درنظر بگیربد » واگر
به دقت یه برنامهریزی جشنواره در دورههای
قبل (ونیز در دورهثی که خواهد آمد) رجوع
کنید » به آسانی متوجه خواهید شد که «ترغیب
انساندوستی در هنرسینما» یکی ازدستورالعمل-
های او لیه و اساسی کار ما بو ده ات
الته اهاره درست ات که ماش ان
و بهرهوران از يك جشنواره » که در طی بث
دوره کوناه و فشرده با نعدادی ار هنری
برخوردمیکنند » بیشتر گرایش به اين دارندکه
درباره هراثر بطور منفرد و مجزا فکر کنند »
و کمتردرصدد ترسیم چشمانداز کلیوهمهجانبهای
بهرحالترسیم این چشماندازاحتیاج به«روحیه
ثر کیب» دارد که در برخی هست و در برخی
نیست ۰
فیلم بر نده: جایزه بزرگی نهران بعنی «شاه
هرچیز سرودهائی درمدح شرف و بکپارچی
دراینجا این ضربالمثل «از فرط زیاد؟
درخت ۰ جنگل را ندبدن» مصداق پیدا ۳
بهرصورت شاید بر کسی پوشیده
که سازمان جشنواره همواره » و با سرسخ
. و يك خوشبختی بزرگ ان؟
هیئتهای داوری ما هم به تأکید براين اصوا
بعنوان مثال اکر دربار :۳
زده است
توجه داشتهاند .
و «لاکی لوچانو» و «شازده احتجاب» تعمق
کنید » متوجه میشوید که هر سه فیلم قبل از
مقام افسانیاند .
نکرده است ۰
قبل از پاسخ مجدد به این سئوال ۰ 9۱
بدهید دو نکته را تصریح کنم . اول : <
1 ۳ در مدت و ری اعالام شده و رسمیاش
تق برپا کردن جلسات نمایش فیلم دارد .
دوم : تعداد تکر ار نمایش هر فیلم محدود
بوسیله مقررات دقرقی معین شده است . هدف
در چهارچوب این محدودیتها ۰ اگر
۵ نعذاد فیلمها و برنامهها بکاهین تا آفحد
که «یکنفر بتواند همه فیلمها را ببیند» » در
واقع چه کردهايم ؟ جشنوارهئی برپا کردهایم
رای آن هزار پا دو ویا سه هزار نفریکه در
ران نماشاگر و بهرهور دائمی همه تظاهرات
. این عده همه
آثار عرضه شده را میپینند » ودیگران کمترین
#رهلی نمیپرند ۰ ۱
پس ۰ این تعاضاه که « فازی, کنید که من
#مدفیلمهارا ببینم» قبل اه رچیز مبینخودخواهی
9 و فراموش کردن این حقیقت است که
نهد
ِ از هدفهای جشنواره تهران «عمومی»
ربق است که جشنواره میتواند به اشاعه
ات تشینمانی در منطجی بوسیم کمک ند ؟
8 ار سالنهای نمایش فیلم جشنواره خالی
بر دار یوش دییر کل حشنهاره
۰
می بو د . اما ما از دومین دوره شاهد اسعارل
روزافرون علاقمندان بودهايم » ودر سومین
دوره » علیرغم تفای در حدود ۲۲۶ سانس
نمایش فیلم » بسیار بودند کسانی که تتوانسند
دوره » آرزو داریم وه تخد ای ساانتها را به + ۲۳۵
برسانیم » و درعین حال میدانیم که حتی این
گسترش نبز جوابگوی يك شهر چهارمیلیونی
کته افهان حفنوارهر۱ کنفت کر دهاست)
نخواهد بود » و ما همچنان با تقاضای زیاد و
عرضه کم 1 ازدحام جلوی سینماها ۰ و نا کامی
افراد در ورود بداخل سالنها روبرو خواهیم
بود » چه ظرفیت پذبرش بیشتر از سیصده زار
نماشا گر را نخواهیم داشت .
در چنین شرابطی » اعتراض به زیادی
چرا باید تصور کنیم که جشنواره تنها محل
و محمل نمایش فیلم خوب است ؟ چرا باید
این وضعیت منطقی جلوه کند که يك سازمان
جشنواره در تهران سعی کند هرسال مجموعهتی
ازدرخشانترین آثار سینمائی را در مدنضی
محدود بنمایش درآوره » درحالیکه دربقیه مدت
سال » پرده سینماهای ما دراختیار فیلمهائیست
که بعفیده خریداران و توزیع کنندگان » همان
چیزهائیست که بدرد ما میخوره ؟ و اگکر
شکایت دار بم که همه فیلمهای خوب را
نمیتوانیم در چهارچوب جشنواره ببينیم » چرا
نباید اعتراض ما بهفتدان اینفیلمها دربرنامههای
عمومیسینماها باشد, که بهرحالفررصتیطبیعیتر و
منطقینر برای فیلم دیدن است ؟
اک جئنواره آنهران ادا دارد ۳۴
وسیلهای برای اشاعه فرهنگک سینمائیست ؛
درعین حال ه رگز مدعی «تنها» وسیله بودن
نست ۰ جمنواره نهاهکان و نه حق ان 0
که يك «بنگاه توزیع فیلم» باشد » واین را به
تاجران فیلم و سینماها میسپارد . جشنواره نه
امکان و نه حق آن را دارد که در تمام طول
سال برنامههای بر گزیدهسینمائی عرضه کند
واين را به موزههای سینمائی » کانون فیلم .
سینه کلوبها و ایستگاههای تلویزبونمیسپارد..
اما اگر جشنوازه » اتشالله با استمر ار ارس 3
بتواند باعث طلب فیلم خوب ازجانب گروههای
وسیع نماشا گران شود» بههدف اساسیاش دست
یافته است . 7
گکروهی از دوستداران سین
با «مسابقه»ای بودن جشنواره مخالفند » و
معتقدند که برای حفظ ارزش هنری جشنواره.
نباید پای رقابت و جابزه به آن کشیده شود .
آبا شما شخصاً به «مسابته» اعتقاد دارید ؟
ات سکس ممتوان تفت کته
یلمها برای رقابت با پکدیگر » و مقایسه شدن
پکدپگر ساختهنشدهاند» وهرارزیابی هنریکد
مبنای قیاس ارزشهای نسبی فیلمها و نه بر
بنای محك زدن به مشخصههای هرباك بمتثابه
اثر کلی صورت گیره » چیزی از ظرفیت
یک
نمائی میکاهد » و اینکه این بهرحال کار
است چرا که دراین «مسادته» » بر خلاف
عت در دو وطول درپرش و وزن در وزنه-
داری » ما بايك شاخص اندازه گیری معین
و کار نداریم
اما از سوی دیگن میتوان پاسخ داد که
رغم همه اینها » جوائرجشنوارهها درموارد
باری کمك موثری به آثاری کردهاند که
زشهاینهفتهشان» بدون اینجایزهها . همچنان
فته میماند ». وما در همین تاریخ سه ساله
وا مر ان ازاین نمونهها سیار داشتهام:
ات گذشته » دراین بستساله دیدهايم که
شنوارههائی که جوایزشان را بکنار گذاردند
ر دچار«]تروفی» شدند وبه سویاضمحلال
که حتتواردها کته تحالت
بقهای»شان تا کید داشنند امروز در ردیف
رین هستدد . این يك واقمیت است که البته
اعتر اضمیشود کهچر | آثا رکا رگردانان
ک در قسمت «سابثه» نماش داده نمیشوند»
| فبلمای سلبته در سطحی تا تا
مههای دیگر جشنواره نیستند ؟
تن اک آهرور در جانی ماه
پك فستیوال موزيك . يك مسابقه ویلن
دار شود از «یهودی منوهین» نخواهند
» تماشا گرهم میداند که بهترین صدا را
نامههای فستیوال » نه از وپولن برنده
قه » بلکه از ساز «بهودی منوهین» خواهد
. همه اینها طبیعی است و هیچکس هم
است که دراین
شاگر برای تفکر بارور در باره ارزشهای
نوانیم دوست داشته باشیم » با .دوست نداشته
درمورد سینما گران هم اگر بهمین نحو
فکر کنیم » خط مشی جشنواره تهران دراین
مورد منطقی بنظر میرسد . همانطور که بارها
گفته شده . «بر مار و «فللینی» و«بونوئل»
امروز احتياج به جایزه ندارند » و اینجوائز
باید بمصرف کمك به «بر گمان»ها و«فللینی» ها
و«بونوئل»های فردا برسد. ضمناً نا گفته نماند
که این خط مشی درمیان جشنوارههایمسابقهثی
دارد بتدريج همگانی میشود » ودپگر منحصر
یما نخو اهد بود .
اما چرا باید از برای نبودن ارزش
فیلمهای مسابقه با دیگر قسمتهای جشنواره
متعجب شویم ؟ طبیعی است که فیلمهائی کسه
هنوز «امتحان زمان» را ندادهاند » همگی در
طی چند ماه تا یکسال گذشته ساخته شدهاند » و
به ممالك متعددی تعلق دارند » نمیتوانند مثللا"
با برنامههای مرور آثار » که «امتحان زمان»
را باموفقیت گذراندهاند » و با برنامه«جشنواره
جشنوارهها» که فیلمهایش با آنهمه دقت ازمیان
اثار عرضه شده در ده دوازده جشنواره انتخاب
میشود برابری کنند. . بعنوان يك مثال ساده :
امسال ما بر گزیده آثار «سرچارلز چاپلین» را
نمایش خواهیم داد . کدام برنامه «مسابقه» با
غیر مسابقه دراین جشنواره » وبا درهرجشنواره
دیگری » میتواند ازنظر ارزش با «بز رگداشت .
چاپلین» برابر شود ؟ و در عبنحال باید از
خودهان مرس که وی حتوار دی تفا
و کامال به نمایش شاهکارهای پذبر فته شده و
انکاء به ارزشهای مطمئن بسنده کند » نا چه حد
وسیلهای برای كمك به پیشرفت کیفی سینما و
شکوفان کردن آیندهاش خواهد بود ؟
با توجه به این ملاحظات و نیز باتوجه
به این نکته واضح که هیچ جشنوارهئی نميتواند
شاهکارهائی را که هنوز ساخته نشدهاند به
مسایقه بگذارد » اجازه بدهید از علاقمندان
جشنواره تقاضا کنم که با قید اینکه همه فیلمها
طراز اول نیستند » همچنان به تماشای فیلمهای
مسابقه بروند » چه فتقط دراینجاست که میتوان
از هیجان کثف صدف درمیان خزهها بهرهمند
شد » واین هیجان » دانشجوی پوینده سینمازا
بیشتر از تماشای ده شاهکار مشهور ارضاء
خواهد کرد .
اما اگر اعتراض به سطح فیلمهای مسابثه
بدون توجه به ساپر برنامههای جشنواره تهران
صورت گیرد» انوقت بایدنثاضا کرد که «مسابته)
تهران باسطح عمومی برنامههای مسابقهیدبگر»
چون «کان» و «برلین» و «سنساستیان» ۴
و «مسکو» و«دهلی» » مقایسه شود .
دیگر » آشنائی با این برنامههای دیگر برای
قضاوت درباره کار «نهر ان» لازم است ۰ واین
مختلف » که با همه حشنوارهها آشنائی دارند۴
کردهاند . اما دوستانی که گاه میگویند «چون
جشنواره تهران جوان است . ممالث فیلساز
9 آثارشان را برای مسابقه نمیفرستند»
باس انا
اختیار جشنواره قرار نگرفته است
را در برنامه گذارد که اساساً وجود ندارند !
آيا واقعاً فیلمی که مورد درخواست
جشنواره باشد در اختیارش قرار میگیرد ؟ مثلا
اسال که چند کمپانی آمریکائی با جشنواره
همکارینخو اهندداشت » آبامضیتهها وتنگناهاتی
د رکار انتخاب فیلمهای برامههای گونا گون
بعبارت
کنند » وبگویند
که این با آن فیلم با ارزشوجود داشته » شرائط
شر کت در مسابثه تهران را حائز بوده . اماء در .
. چون
همانطور که قبلا" گفته شد » نمیتوان فیلمهائی .
پیش نخواهد آمد ؟ این سئوال بخصوص از آن .
نظر آهمیت دارد که میدآنیم توزیع سیاری از ۶
بر گزیده اروپائی و غیره هم دردست
- منظور من از پاسخ بالا این نبود که
ما خدایانی برقله المپ هستیم » و هرفیلمی را
سفن اش ی هاش کت شین من ییون ۳۳
پسندیدیم » اشاره انگشتی کافی است تا بر پای ۲
ما حاضر شود ! برعکس ۰ آنها که اهل این کار ۴
تخصضی «جشنوارهسازی» هستند ۰ خوبمیدانند
که درمورد آثارطرازاول رقابت بینجشنوارهها
فیلمها کم است قضیه کماییش حالت «يكعروس
وصد خواستگار» را پید میکند .
اما میتوانیم ادعا کنیم که دراین دوساله
ات ار تاش
اخیر شانس » پا هرچه اسمش را بگذارید » پا
ما همراه بوده ودلیل مدعا » بر نامههایجشنواره
تهران است .
منظور من دربالا اين بودکه این قبیل
اظهار نظرها که گاهی میخو انیم » تا وقتی کلی
و بیاتکاء به مثال و شاهد » بمانند دلبخواهی و
پیمسئّولیت هستند » درحالیکه اگر مستند باشند
انتقاد و راهنمائی سازندهاند و مارا متوجه
کمبودها با غفلتهایمان خواهند کرد .
اما در خط مشی چند کمپانی آمریکائی .
باید بگویم که طبیعة" سازمان جشنواره تهران
نمیتواند از این وضع خوشحال باشد . درعین
حال » فراموش نکنیم که در هر کار سازمانی.
تنگناها ومحدودیتها خیلیزود انگیزهایبرای
فعالیت بیشتر میشوند وشخص من تصورمیکنم
که هرچه باصطلاح فرنگیها عععمللدط6
بزرگتر باشد . موفقیت نهائی با ارزشتر و
شیر بنتر است ۰
خط مشی کمیانیهای آمریکاتی 0
میتواند به جشنواره نهران در تثبیت موقعیت
وهوبت خاص خودش حتی كمك کند ! از باد
نبریم که جشنواره نهران گفت «فیلم خوب
امروزه در همه جای دنیا ساخته میشود » وسعی
کرد که این ادعا را نات اکند الا هر
محدودیتی درانتخاب فیلمهای خوب کشورهای
سنتی فیلم » طبيعة مارا بیشتر از سابقبهجستجو
درمیان آثار سینمائی کشورهای دیگرراهنمائی
خواهد کرد. ودقیفاً فیلمهای این کشورها هستند
که باید ازامکانات جشنواره بزرگی چون تهران
برای جلب توجه بینالمللی چه در سطح
روشنفکرانه و چه در سطح بازار استفاده کنند..
من کنمان نمیکنم که توجه قبلی عمومی
دربرنامههای جشنواره نسبت به فیلمهای مشهور
و کار گردانان مشهور ماه وجد نیست . ۸7.۱
دروهله اول اهمیت دارد و آنچه اساسامیتواند
تماشا گر جشنواره را از سینماروی معمولی
متمایز کند » توجه و علاقه و کنجکاوی درموره
عناوین و آدمها و صنایع سینمائی گمنامی است
که علیرغم مهجور بودن » در خور مجهور
ماندن نیستند . منتهی » برازنده تماشاگر ۲ گاه
نست له دراین مکاشفه راهنمائی شود . او
خودش باید کثف کند . جشنواره فقط با يت
بر ری اوه میات ۱
را در اختیار میگذارد » و با بعبارت دیگر »
دامنه نامحدود جستجو را تاا نحد محدودمیکند
که پوپاثی عملی با .
متال خوب دراینمورد برنامه «جشنواره
جشنوارهها» است : در واه هن له
تلمای این ۰ امه خود تخود از مان ۳
رین » «ثثبت شده» رین و «نحسین شده» رین
آثار خشنوارههای دییر اتتعاب مود » وا
حال آنکه این حرف نادرستی است . حتی درابن
پرنامه » يكك سیستم پیچیده فضاوت هنری وجود
دارد که همیشه بسوی مکاشفه پیدا کردن
مهجوری که نباید مهجور بماند » ودر معرض
ارزپابی قرار دادن آنچه تازه با مشکل با غیر
سار اک ۳
سیستم تفکر دیگری » میتوانست باعث گنجاندن
ود ۰ خن پروردگار» با «مر کی مدبر
سیر لك کكها» با « کار که گدار کنیزلك» در کنار "
آثار «مطمئّنی» چون «اآمار کورد» شود ؟ در
کدام جشنواره دیگری این فیلمها تخل باخرس
پا شیر با طاووس با پلنگ یا بز طلا با نقره با
بر نز بر ده بو دند ِ
یعنوان آخرین سئوال : آیندهجشنواره
جهانی فبلم تهر ان را چگونه میببنید ؟
ار نه سا بسن که اولین دوره این
رویداد درابعادی محدود آغاز شد » تا آامروز
راهی طولانی پیمودهايم » واین جشنواره حالا
پکی از بزرگترین تظاهرات بینالمللی سینما
شده » و شاید بتوان گفت که سرعت پیشرفتش
در تاریخ جشنو ارهها بی نظیر بوده است . اما
آینده این جشنواره قبل از هرچیز بستگی به
احداث مر -کرای کر ای رن خواهد داشت .
میدانید که جشنواره تهران از نداشتن ساختمان
ووسائل مورد نیازش رنج میبرد.. مشکل با
بهثر بگویم «اعجاب» ترافيك نهران » عجز
نسبی ما در کنترل کامل کیفیت نمایش فیلمها و
ار مایق ۳
که باه ری تن نان
از تعاس بران ۰ مستارت انامت و حور ۱9
خواب میهمانان جشنواره ونمایندگان کشورها؛
وسیاری مسائل دست و تک 1 همهناشی
از این هستند که تهران » برخلاف «کان» با
«مسکو» دارای يك کاخ جشنواره نیست . بعد:
مسئله دیگری که به آ بنده جشنواره تهران ارتباط
خواهد داشت . مبزان تأثبر آن در بازارسینمائی
داخلی دروهله اول . و بازار سینمائی نمام
خاور میانه در وهله بعد خواهد بود . نباید
از باد برد که تهیه کنندگان فیلمهای با ارزش
حاضر نیستند تا ابد با صرف پول و وقت در
جشنوارهای شر کت کند که نمیتو اند | نهارا #اقل
درمورد بازار مملکت خودش پاری دهد .
اما حقیقت اینست که در حال حاضر .
ما آ نچنان در کار آماده کردن جشنوارهچهارم
هستیم که دیگرفرصتی برایتفکر درباره آینده
دوردست ابن رویداد فرهنگی ندار یم .
ما امیدوار هستیم که علیرغم مشکلات
موجود » و علیرغم این حقیقت که سال جاری
بطور مشخصی سال فتر و کمبود کیفی سینمائی
است » بتوانيم در آذرماه هنر سینمارا بنحوی
درخشانتر از گذشته جشن بگیربم و شایستةٌ علافه
دوستداران سینما به این رویداد سالانه باشیم .
شاید کمتر کسی بداند که انجام بك .
جشنواره سینمائی نا چه حد به صرف .انرژی
عصبی عظیمی احتیاج دارد . بهمین دلیل من
معتقدم باك فرد نمیتواند چنین شغل با وظیفهای
را برای مدتی طولانی ادامه دهد » و باید بعداز
سه پا چهارسال جایش را بدیگری بدهد »
مخصوصاً اگر این فرد بیشتر به خواندن و
نوشتن و ساختن گرایش داشته باشد . .
به این ترتیب » آینده این جشنواره را
من صرفاً بعنوان يك تماشاگر » و نه يكمجری؛
مجسم میکنم ۰ آرزوی من اینست که در
چهارچوب امکاناتی مجهز و وسیع » من
بتوانم هرسال دوهفته » در مثام يث ات
ساده » از برنامههای جشنواره » ازاین دنیای .
اعجابانگیز سینما » بهرهمند شوم و از راه این
تجربه ابعاد فکری و معنوی خودم را گسترش
دهم ۰
چارلی چاپلین
دو
جهارمین حشنه اره
نگاهی به زند کی «چارلز اسینسر چایلین»
متولد ۱٩ آوریل ۱۸۸۵ - یکی از معدود نوایغ سینما » «لوئی
دلوك» اورا با «مولیر» و «الای فور» با «شکسپیر» و مق سه
1 رده است .
۱ کود کیاش در پابان دوره اول وبکتوریائی گذشت درفضائی
که بیشباهت بداستانهای «دیکنز» نبود . پدرومادرش خواننده موزيك
هال بودند که دوران کودکی «چارلز» با فقر و تنگدستی روبرو
گر دید . «چارلز» و برادر و ی ی از اظفو لت تا نوانخانه,
خانه و ولگردی دز ,کوچهها اشنا شدند. در ششسالگی «چارلی»
رای اجرای رقص روی صحنه رفت . بعدازآن همراه با «سیدنی»
قراردادی با«فرد کارنو» که نمایش پانتومیم اجرا میکرد , منعقد ساخت.
«چارلز» و بر هو گر نمایشی به شهرهای انگلستان
و سپس به آمریکا سفر کردند . درسال ۱۹۱۳ «مك سنت» قراردادی
"با «چاپلین» امضا کرد . بسال ۱۹۱6 سیوپنج فیلم برای کمپانی
گیستون بازی کرد که صحنههای متعدد فرار و پرتاب کيك درتمام آ نها
وجود داشت. در همینسال بود که بتدریج پرسوناژ معروف «چارلی»
۲ آن کلاء , عصا , سبیل » کفشهای بزرگ , شلوار گشاد » کت تن
وراه رفتن «اردك وار» شکل گرفت ,:
درسال ۱۹۱۵ چهارده فیلم برای «اسنی» بازی کرد که درآنها
پرسوناژ «چارلی» ولگرد » خوش قلب و عاشقپیشه که در عینحال
با زرنگی از دام مخاطرات میرهد » شهرتی ناگهانی بدست آورد .
معروفترین این فیلمها عبارتنداز: ولگرد - بانك - چارل ی کارمیکند.
۱ درطول سالهای ۱۹۱۸ -72 ۱۰ دوازده فیلم کوتاه برای
قوانی «مو جونال» باری -کرده که *درازنها بسائل احتماعی توحه
پیشتریشدهبود. عمده اینفیلمها عبارتنداز: سمسار- خیابانبیسر وصدا -
اجر - چارلی میگریزد . دراین زمسان کمپانی «فرست شنال»
قراردادی بهمبلغ يك میلیون دلار با ا وی امضاء هی کندم فیلمهای سه گانه
۰ زندگی سگی ب چارلی تفنگ بدوش و سانیساید را دراین
ی میسازد.
نخستین فیلم طویلش بنام «پسر بچه» در همین سال روی پرده
آمد که پخصوص دراروپا با موفقیت خیره کنندهای روبرو گردید .
بعدازآن «زئی ازپارس» را که در آن نقشی نداشت فقط
کارا دای 9 : فیلم بعدیاش «هجوم سوی طلا» نام داشت کته
موفقینی ناژه بحساب آمد .
فیلم «زاثر» چارلی با نظرات مخالفی روبرو میشود . بطوریکه
«چارلی» سخت دچار اامیدی شده و نا مرز خود کشی پیش مبرود .
سرانجام این دوره بحرانی را پشتسر مينهد و فیلم «سیر كٌ» را میسازد
که در عین حال رگههائی از بأس و ناامیدی درآن دیده میشود .
دراین زمان سینمای ناطق بوجود میاید ولی «چارلی» آن را
نمییذبرد . بعداز سهسال کار مداوم روی «روشنائیهای شهر» سرانجام
این فیلمرا به پایان میرساند . اثری که درنوع خودکامل و تکاندهنده
است .
«چارلی» این فیلم را برای نمایش به اروپا میبرد و مدنها
درآ نجا میماند . درباز گنت به آمریکا «عصر جدید» را که انتادی از
بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ است میسازد . دراین زمان خطر فاشیزم و
جنگ دنیا را مورد تهدید قرار میدهد . چارلی «دیکتاتور بز رکك» را
میسازد که درآن سران فاشیزم را مورد مضحکه قرار میدهد . باردیگر
«چارلی» با «دیکتاتور بز رکت» با انتقادو خشم گروهی ازمخالفان
روبرو میگردد . پرسوناژ «چارلی» را رها میکند و «موسیو وردو»
را میسازد که سرشارازطنزسیاه است. دراین زمان جربان«مك کارتبسم»
زندگی در آمریکا را پرای چارلی دشوار میسازد .
چارلی به اروپا میرود و در آنجا «لایم لابت» (روشنائیهای
ضخنه) رسای وی ورهار اما ۱۳۱۳
میکند : «من به آزادی عتیده دارم . ءثیده سیاسی من اینست . من
طر فدار انسان هستم . به تکنيك عقیده ندارم از کر دش دوریین دوز
بازیگران خوشم نمیاآبد . به ميميك و به استیل عتیده دارم . هیچگونه
مأموریتی ندارم . هدفم فقط لذت بخشیدن بمردم است .»
با همسر جوان و فرزندان متعددش در سویّیس گوشه انزوا
اختیار میکند . بعداز کار گردانی «سلطانی درنیوبورلك» در طولسالهای
۸ تا ۱۹۰۲ خاطراتش را برشته تحربر درمیاًورد. آخرین فیلمشرا
پسال +۱۹ بنام «کنتسی از هن کت کنک» با شر کت « سوفیا لورن »
و «مارلون براندو» میسازدکه توفیقی بدست نمیا ورد .
در چهارمین «جشنواره جهانی فیلم تهران» برنامهای نحت عنوان
«بز رگداشت سر چارلز اسپنسر چاپلین» ترتیب داده شده است که طی آن » این
آثار این هنرمند برجسته تاریخ سینما به نمايش در میاید :
زندگیسگی - تفنگ بهدوش - پسربچه - زاثر- هجوم بهسویطلا- سیر لك -
روشنیهای شهر - عصرجدید - دبکتاتور بزرگ - سیو وردو - روشنیهای
صحنه و سلطانی در نبویورك .
به علاوه این آثار » فیلمی هلندی با نام «ولگرد آقا» به کا رگردانی
«ریچارد پاترسون» نیز که اثری مستند و دوساعته درباره زندگی «چابلین» از
زمان کود کیاش در لندن تا دوران پیربش در سویس است » برای اولینبار در
جهان » در چهارمین جشنواره فیلم تهر ان نمایش داده خواهد شد .
۷۱۵
جارلی » افسانه زنده...
نوشته : دنیس گیفورد
ترجمه : جمشید اکرمی
« با وسواس بسیار » چیزی تقل
ناپذیر را در خود میبرورم »
تنهائیست ...۰ »
ای . ای . کامینگز
با پابان گرفتن کار ساختن نخستین فیلم
«چارلیچاپلین» » مدیران و کار گزاران کمپانی
«کیستون» دستخوش بدیینی غریبی شدند .
«ملث سنت» کیج و مبهوت مانده بود و «هنری
لرمن» کار گردان فیلم » از کار بازبگ رجدپدن
ناخشنود و خشمناك بود . «چاپلین» خودش در
فردید مانده بود که آبا عاقلانهتر نیستبه کارش
درصحنه تنأثر باز گرد ِ
چند ماه پیش ازاین » «مكث سنت» و
«میبلنورماند» کمدینهای لندنی «فرد کارنو»
را درنمایش «شبی در يك تالارموسیئیانگلیسی»
دیده پودند » و مدت کوتاهی بعد . زمانیکا
«فورد استر لینگک» اعلام هر بود قصد نر لك
کمیانی (س سئون» را دارد ۰ هردوی آنها
به فکر مردلك دلك مانندی افتاده بودند که در
نمایش انگلیسی نشب نش يك «مست محترم»
را بازی کرده بود . او جانشین بدی برای
«فورد استرلینگک» به نظر نمیرسید » اما مشکل
این بود که آنها نام اورا به خاطر نداشتند و
تمیدذانستند که در :ان زمان کحا مشغول ۹۶
است . پس از مدای جسنجو سرانجام «چارلز
اسپنسر چاپلین» پیدا شد ! وبا قرارداه حقوق.
صدوپنجاه دلار در هفته به استخدام کمپانی
« کیستون» درآمد ی یه ائن +د نت ۳۱8
دروازههای استودبوی «کیستون» بود که
کمدین نوچهره ۲۵ ساله پا به دنیای سینما نهاد.
این رویداد که بعدها نشان داد چه
اهمیت فوقالعادهای برای سینما و فرهنگ ما
داشته است » بالغ بر نیم قرن پیش به وفوع
پیوست . «چاپلین» که میخواست ,«بزر کت ۳
هنرمند تتاتر زمان» شود . و بعد «آشنافرین و
محبوبترین انسان دنیا» شد » اولین بار دراوان
سال ۱۹۱ در فیلمها ظاهر شد .
دراولین فیلم برخلاف فیلمهای بعدی »۰
يك کاراکتر خبیث داشت که وجه تشخص
ظاهریش يك کت فراك » کلاه سیلندر » سبیل
آوبزان و عينك یکچشمی بود .
نخستین فیلمش «امرار معاش» (۶ ۱۹۱)
يك کمدی يك حلقهای بود که کامالا" میتوانست
نمونه و الگوی مشخصی از نوع بخصوصی .
کمدیهای کمپانی «کیستون» باشد : مجموعهای
ازهیاهو و شلوغضی و بینظمی جنونآسا و
حیله گربهای شرخواهانه که در انتها به گونهای"
ناگزیر به يك صحنه تعقیب میانجامید . امرار
معاش با هنرپیشگان کوچك و کماهمیتیساخته
1
مأموریت یافت ده نقدی بر «امر ار معاش»
هنر پيشه سب اسف آن زمان ت
تتش کوچکی بود » و جالب اينکه کار گردان
فیلم هم از همان ابتدا فیلمش را بك شکست
به حساب آورده بو د ۱
نویسنده نیویورکی مجله «دنیای سینما»
نام «چاپلین» در آن زمان برای وی
ناآشنا بوه - و قابل تأسف است که نام خود
این نوبسنده نیز الان در خاطر ما نیست . اما
این نویسنده بهرحال هرکه باشد میتواند بهخود
بالد که نضتین تمجید کنبی را از کار
«چاپلین» بهعنوان بازیگرفیلم اونمود . نویسنده
۱ ناشناس اسععت اه تنازهابرا بر پرده سینما و خبصر
داد » بت رذل زبر وزرنگک که با کمك عينك
بکچشمی » عصا وس استینهای جدا شو ندهاش
آتش فروزانی از قربحه و ذوق ناب کميك بر
پرده میافروخت. بهنظر وی این فیلم تماماً بيك
۱ تفریح تازه و غیرمنتظره رسیده بود .
او در مطلبی نوشت «بازیگر زیرگ و
با هوشی که زتش آدم مزور تندخو وشیکیوش
را بازی میکند » يك کمدین خوش قربحه و
با ذوق است که گوشی افریده خود منظومةهٌ
پیشازا رواد ویر مر
با ی از خود ظاهر سازد که
" فیلمهای آینده «چارلی» شود » نقش نجاتبخش
وابدی «مردلك خانه بدوش» ابداع شد . چارلی
" لندن و پا بر صحنه تناتر دیده بود » الهام.
" خارقالعادهای تفت
ازخاطراتش درباره آدمهائی که در خیابانهای
الهامی که میتوانیم
هذیرربمش » اما نميتوانيم توضیحش بدهیم . از
همین یادماندههای قدیمی و تصویر های دهنی
بود که کاراکتر سینماتی «چایلین» شکل فرفت
با همهخصوصیاتش » مثل لباسی که باپد میپوشید.
شبوه راه رفتنش » و کیفیت وا کنشهایش در
برخوره با دنیای کميك خارج
دومین فیلم «چارلی» با نام « کیداو تو
درونیز مسادثه میدهد» توانست نا حدودی
بازتابیبرای بسیاریازاین کیفیتها وخصوصیات
کارا کتر تازه وی باشد . او در نخستینظهورش.
در قالب «مردك خانه بدوش» گرجه شکفتا
کاملی برانگیخت . اما هنوز آنچنانکه بایسد
وید دهنده واشتبا ی ان نبود .
چهره ولگرد آوارهای با شلوار زانو
انداخته » کلاه شاپوی مخصو ص .۰ کفشهای
لو اد رو عصا اه نظر مردم اجك و
"دیدنی رسید بخصوص با مهارت آ کروباتيك
ِ
او در زمین خوردنها . لیزخوردنها . و
لگدزدنهای سرپعش که هميشه درست به هدف
میخو ردند .
رات وش ی های ۰ اردفت ور ات
وژهای و بودند و نوع کمدی-خاصی .که
او به قالب يك بعدی شرارت و شیطنت دمیده
بود » وآوریهای بزرگی را شهادت میداد
زمانیکه اوضاع بر وفق مراد بود » این کارا کتر»
واه بیان ایتوها ۰ واصانهای تالا حود
بود » و زمانیکه تلخی اندوه عمیق زندگی را
میچشید ۰ گرچه همچنان يك کمدین باقی
میماند ولی اگزیر نراژدی این زندگی را نیز
نمابانمیساخت . اوتبدیل به مطرود تكافتادهای
میشدکه ما در آئینه حالات و حر کاتش » شرایط
ناخوشاپند و غمانگیز زندگی انسان امروز را
دیری ن0 ۳6 | اما در همان
حال قلیمان نیز به درد میامد . اما نخستین
ماههای سال ۱۹۱ هم برای «چاپلین» و هم
برای « کی ستون» آ کنده ازبیثبانی وابهام بود.
اگر «چاپلین» مجبور بود راهی برای
بیان افکارخود برنوار فیلم پیدا کند «مكسنت»
که صاحب بازیگری شدهاند که نمیتواند جهت
بگیرد » به عبارت دیگر » نمیتوان چیزی ازاو
ساخت . چاپلین برای آنکه به بهترین فرم
برسد نیازی حباتی به آزادی و اختهار مطلق
کار گردانهای
دیگر » درشرایط خفقان است و نمیتواند خودرا
نشان دهد . ور کیستون» بر ننزودی ۱
بردهاند که این بازیگر تازه کار فقط وقتی يك
کمدین موفق است که باید سکان کار گردانی
فا در دست خودش باشد وداستانهایش
را هم خودش ب رگزبند .
«مك سنت» میگفت که یکبار «چاپلین»
ازوی پرسیدهاست : «اکر شما کسیرا میخواهید
که شوخیهای قدیمی را دوبار تکرار کند
چرا مرا استخدام کردید »٩
فیلمهای کوچك «چاپلین» هم مثل
کارهای سایر کمدینهای «کی ستون» لبهارا
سرشار از تبسم میکردند و چه بسیار آواهای
قهشهه که در سالنهای سینما به راه میانداختند
اما در کار «چاپلین» يك تفاوت اساسیچشمگیر
بود. اومیکوشید هر کاری که میکند« کاربکاتور
وفکاههسازی چیزی در زندگی واقعی» باشد.
او میت : «کمدی باید واقعی »
دار کار با حقبثت تدای باشد .»
درواقع چیزیکه دلیل صعود کمنظیر و
رد کنتدم «چاپلین» به قله شهرت شد» نه
تبلیغات استودپو » بلکه تماشا گران فیلمهای او
بودند . سینماروها «چارلی» را کمدین بسیار
جذاب و .تأثیر گذاری افتند و ازحر کات آو
داشت. اومیدانست که تحتهدابت
دستخوش وجد و لذت غیرمنتظرهای شدند
وان یار قیل از ان ود هس شتا ۱۶۳
«مردكك خانه بدوش» کاملا" معرفی شود . آنان
پستی وبدطینتی پرسوناژ را کاملا بیآزار
پافتند . به نظرشان ناخوشایند نیامد » و این
کوب « گیلبرت سلدز» بود که گفت : «مردم
این کارا کتر را همانسان پذیرفتند که عبارتی
توهین آمیز را درمتن وصیتنامهایکه روت
باد آوردهای را نصیب آنان میسازد» .
«چایلین»سالیرادراستودیوی« کیستون»
فیس نرق نها بیستوپنج کمدی ساخت که
فیلم شش حافهای معروف «قضیه عشقی مشکول
ثبلی» هم یکی ازانها بود - فیلمی که ار ان
به عنو انپاك جشنواره خنده یاد شده است .
«جارلی» »سس یه میات د«اسان ؟
رفت و پکسال هم در آنجا بود - و شهرتش
نیز همچنان برقآسا بالوپر میگسترد
دریافته بودکه تماشاگران فیلمهایش در سر اسر
دنبا وی رابت خود ساختهاند ۰ اا ان
موضوع احتمالا"تنها به کار آن آمد که
احساس تنهائیش را ژرفتر کند .
فیلمهای اولیه «چارلی» به دنیائیمالامال
از ترس و تشویش و تنشهای زمان جنگ عرضه
شدند . مردم در جستجوی لحظههای گذرای
سر گرمی وتفریح » ودر کوشش بافتن گریز گاهی
برای آسودن ذهنشان ازاندیشهجنگ: «چارلی»
«چارلی» به چشم آنال براسی
جاد و گری با معجزه خنده بود . او با آن عصای
جادوئیش » دستکم برای لحظاتی چند » از
بای ی ره ان ۱
تفریحی میساخت . درواقع سهم او در جهانی
کردن فیلم آمربکائی به اندازه خود جنگ مهم
وموثر بود . اگر جنگ جهانی اول دلیل کاهش
محصولات اروپائی به آن میزان شد که بسه
فیلمهای آمریکائی نیازافتاد» کمدیهای«چاپلین»
توانستند میزان محبوبیت ومردمپسندی فیلمهای
آمریحایی را به میزانی برسانند که بر اشانازار
تقاضا ایساد شود .
«چارلی» - و یا با المثناهای اروپائیش
«شارلو . کارلوس » کارلیتو» - روی پرده
سینماهای هرجا که گذارش افناد [زسوی بچهها
و نیز از سوی آنانکه جواندل و جوانفکر
بودند» رنه کرهش استفیال شد . سم ان
چارلی را به گونهای تحوبل گرفتند کهگوئی
وی از غفلت آنان در رنج است » و اینك وظیفه
آنهاست که کمدین شگفتیساز را بازشناسی
کنند . «برتون راسکو» یکباربه آن روشنفکران
دست بهقلم بادآ وری کرد : «مردم حقشناس و
قدردان » کار «چایلین» را حسابی تحسین
کردهاند و آزتدر بول به جیب او ر بخنهاند که
وی را دارنده امتباز میلیوثر بودن سازند» .
لذت يك روز (۱۵+۱۵)
احتمالا" لذتی که «چارلی» به مردم
میداد پا رقت قلب و محبتی که برمیانگیخت.
ریشه در خاطرات و تجربههای مردم داشت .
اروپا که هميشه سپاس عمیق و احترامآمیزی
برای کار دلشکها قائل بوده است » بزودی.
دربافت که دلقکی با ظرفیتی در خورسنتهای
بزرگ بازیگری متولد شده است . به جزاین
شاید حس بازشناسی دیگری هم در کار بوده که
امتدادش به پرتوی نوری ا زگذشته میرسیده
است . قبل ای نکه «چاپلین» , در قالب آن
مردلك شوخ کوچكاندام بدل به شخصیتیجهانی
شود کار حقهبازی شعبدهبازانهای میکرد . در
۱۸
آب معدنی (۱۵۱۷)
مهاجر (۱۵۱۷)
خیابان بیسروصدا (۱۵۱۷)
پسربچه (۱۵۹۲۱)
| تفنگ به دوش «پیشفنگ» (۱۵۱۸)
کمدیهای «کیستون» و درزمانهای بخصوصی
در همه فیلمهای بعدیش » «چاپلین» بازیگر نش
اد ساده لوح - اما در جهت خبت ورذالت
تا حدودی زيرك - بود » با استعدادی نزدياك
وه توشتهای مت دار و
«کارخراب کن» در کارهائیکه بنا بود اتجام
دهد . «چارلی» یات «دردسرساز» و بك
«دو بهمزن» بود » دروأقع همچون «تیل اولنز
پیگل» شوخیهای شاد و سرمستانه بود .
به تعام معنی احمق بود . گاهی اوقات
هالو و خنگ و خرفت » وگاهی اوقات گستاخ
وحیله گر . ندانم کاریهای او ماجراهائیمیساخت
ً
۳
که درتمام دنیا انعکاس مییافت : قصههای يك .
حیلهگر . که اما در شمار دوست داشتنیترین
حبله گران و شیادان دنیا بود . 3
«چارلی درسالهای جنگ جهانی اول بود
که افسانه زندهئی در میان مردم شد . سربازان
رژه میرفتند و میخواندند : «اوه » ماه بر چهره .
چارلی چاپلین میفروزد» » بچهها بزودی این"
آهتگ را از آن خود ساختند و کوشیدند ۳
آهنگهای دیگری هم بسازند « - چارلیچاپلین .
رفت به فرانسه - که بهخانمها رقص یاد بده۲ .
و در بازیهایشان سرودخوانان مبخواند ۳
«چارلی چاپلین شست روبه سنجاق - !
اه مه
سیرد (۱۵4۲۸)
چند اینچش رفت تو تنش !» در «یورتوریکو».
بچهها آهنگی میخواندند که به هررکس که
چه کربه در ختانه نکهمداشت تلا ار
مواظبشی باهد ۰ به درا
چاپلین خواهد آمد و بچهگربه را با ععایش
خواهد زد». درانگلستان نیز بچهها بدذاتیهای
شیطنت]میز «چارلی» را شناخنه بودند که به
ریتم آهنگی «مسیح مهر بان» میخواندند :
چار لیچاپلین آرام و ملابم
سوسیس بچهایر) قاپید از دسش
وقنیکه بچه زد زبر گربه
به سیلی محکم زد تو صورتش
چاپلین زمانیکه درسال ۱۹۱۵ بهکمپانی
ایسانی پیوست ۰ سنگینی بار شهرت را کاملا"
پر دوشش احساس کرده بود . او یکبار در
گفتگو با يك خبرنگار .پرسیده بود : «به جز
روی پرده سینما چهفرفیمیکند که من «خردل»
را با بستتی بخورم » با شکر در آبجو بریزم» .
اما «چاپلین» گریزی از نور چراغهای
صحنه نداشت » وقتی کارنامه اورا ورق میز نیم
وبهسالهای گذشتهاش ميانديشیم » طیف«اعتنای
14
کار (۱۵۹۱۵)
تاز ه کار (۱۵۱۵)
مردم» را . که سیاری اوقات میتواند مایه
سرخوشی و فخر باشد » در زندگی «چاپلین»
چیزی مزاحم و زیانمند ميياييم . هدف نخستین
۰ حملهها و هتاکیهائی که به «چاپلین» شد .
فیلمهای اولیه او بودند که به نظر خیلیها .
کارهائی ] کنده از پستی وشناعت رسیده بودند.
«پرسی هاموند» در سال ۱۹۱۵ درباره
اینفیلمهانوشت : «همراه با کارهایخنده آوری
که آقای چاپلین انجام میدهد . تجاوزهاتی
آشکار نیز به حتوق و مایملك دبگران روا"
میدارد » من در فیلمهای زیادی دیدهام که
آقای «چاپلین» با چهرهثی شوخ وشاد وحق 7
رم
0
پشت صحنه (۱۹۱۰)
کارمن
(۱۹۱۵)
بجانب کارهائی میکند که قلم من از نوشتن آنها
شرم دارد .»
جهت گیری حملههای بعدی را شکایتهای
پخش کنند گان ونمایشدهندگانفیلم تعیین کرد.
اینان مدعی بودند که بهای گزافی برای گرفتن
فیلمهای «چاپلین» میپردازند » و مجبورند
برای به دست آوردن فیلمهای او ۰ فیلمهای
دیگری را هم که نمیخواهند , تکر بد۳
در سالهای حتف , «چایلین» هدفانتتاه
شد بسانت آفرارهیرفت که فکر مک دند او
وظایف ملیومیهنیخودرا ادا نمیکند. همچنانکه
درآمد وی برقآسا افزایش مییات » صداهای
روشائیهای صحنه (۱۹۵۲)
زاثر
(۱۹۲۲)
خرده فیران «چارلی» زمانی به شدت 5
میشدند که درآمد «چارلی» را با حثوق رئیس
جمهور ایالات متحده متاسه میکردند . .
انتفادها و خرده گیربهای بعدی متوجه
طلاقهای جنجالی چارلی از همسرانش «میلدا
هرس» و «لیتا گری» شد.. پس ازادره مسائل
دیکری » بهانه سیل انتتادها ند ۳۳
زیاد تبلیغاتی درمورد روابط محرمانه و
او با زنان -- و تخت ددرگ ۱۱ کوبنده ؟
, " صحنهای از ۳
۴ ازپاربس»را کا رگردانی
بود که آن از
۳9 ِ وی درات بازی
6 | تکرد .
>>
«کارلمیلر »و« آدولف
ظ منجو» درصحنهای از
ی " فیلم «خانمی ازپاریبس»
(۱4۲۳)
ملامتآمیز غلیه جهت گیربهای 19 او .
«چاپلین» کارنامهبز رگ و خیره کنندهای
الاک اد سس کار نات بت
دس تال
پر از دستانداز وودردشر فین بوده است .
نوشتن درباره «چارلی چاپلین» . اقتضای
حتمی و پرهیزناپذیر درنظر گرفتن دوشخصیت
دا دی , يك مرد » چاپلین » و دیگری
يك کاراکتر خلق شده » چارلی . بك راه تحلیل
قضیه ایست که ما ردپای «چارلی» را درتمام
. فیلمهایش 0
کنیم و به کنه رفتار و عمق حرکاتش
گرم . تصویر کامل و تمام عیار 0
دیا ماه نها نش تشتهانت.
حتی در «هجوم به سوی طلا» نیز تمامی
خصوتات کارا کر ده به طور یکجا منعکسنیست.
دراین فیلم عالی که شاید بیشترین خصوصیات
«چارلی» را نشان ودو عتص الیو
سیار مهم «شورش» و «سازش تاپذیری» در
غیبت محض هستند . این جنبه کاراکتر شاید
رنه *عالی افتتاحیه
«روشنائیهای شهر» شکل گرفته باشد جائیکه
موقع پردهبرداری ازبنای تاریخی شهر ؛ «مر دلگ
خانه به دوش» در حالی دیده میشوه که روی
یکی از پیکرههای بزرگ سنگی خوابیدهاست.
الا به چارلی به عنوان هیر
میکنيم که میبازد » آدمی که پرتوهای امیدش
درسایههای شکست و حرمان رنگ میبازند .
«چارلی» اینجنباویژه از طبیعتش » وتقدیرش
را برای نخستینبار در «خانه به دوش» نشان
داد . پایان زیبا و پیچیده در ابهام «روشنائیهای
شهر» را نیز باید سا زگار با همین مفهوم تعبیر
کم ریت0 رما که چارالی »و۵ ۳
هتر مند سینما
دختریکه با صاعی و کوششهای فدا کارانهای
بینائیش را به وی باز بخشیده است میایستد »
باز «باختن» و «از دست دادن» غمانگیزیروی
میدهد «چارلی» منتهای فدا کاری و از
وان کات ی را در حق دختر لد به خرج داده
است 3 اما دختر لك زمانیکه چشم باز می کند .و
«چارلی» را برای نخستینبار آنطور که رانا
هست میبیند » تنها به قدردانی و تشکر خشك .
و بیاحساس از وی سئده میکند که این
درمقابل تلاشهای دریم«چارای ۱
نا کافی و ناشایست ات
اگر«چارلی» پیر وزمیشود » و ی
میرسد » تنها در قلمرو بیمرز رژباهیای
۳ ات (همچنانکه در فیلمهای
«بانك» » تفنگ به دوش و بیکاران) ای
اوقات تنها توفیی ات برای «چارلی» يت
پیروزی ااسشته و والبته فیلتهانی ص جست ۳
«چارلی» درانها میداند چه میخواهد و با
دوز و دغل و حتهبازی خواستهاش را به دست
میآوره ۰ 9 انفاقاً در همان نخستین ی
«امر ار معاش» چنین قابلیتی را نشان دادهبود»
و انبوه فیلمهای بعدش چندینبار به اینالگوی
اولیه تجدید اقتدا نمود .
زمانیکه «چارلی» در فیلمهایش به ۳
واقعاً شاد و خشنود کننده میرسد (براینمو نه.
هجوم بهسوی طلا » آواره و شهر «سانیساید» )۰
تماشاگر این نيكفرجامی را پاداش معصومیت .
فطری او میانگاره » اگر سختگیرتر باشیم »
میتوانیم: این فرجام را با احساسی از قردید .
همچون. يك فانتری بينداريم که تمایل زبادی .
به باور رذن از داشتهایم .
«چارلی چاپلین» جزلی از سالهای او تیه
شباب سینما بود » و با همان ضرب رشد تدربجی .
سینما » بزرگی شد و بهبزرگی رسید . هنرسینما»
زمانی زنده و برقرار میما ند 159 به نعی
عصرجدید (۱۵۳۲)
کشیدن و رشد کردش ادامه بدهد . هنر يك
ام در رت نس جین خصیصفای دار . ار
از زشد و 1۳ و «خود افزودن» باز ماند»
میمیر د. زمانیکه تکار اک «مر دلگ خاند بدوش »
به سایه سپرده شد » و «چارلی» در فیلمهانی
مثل دیکتاتوربز رگ . موسیو وردو و روشنائی
های صحنه به تیپهای تازهای پرداخت » ودر
واقع هوشمندی و فراست هنرمندانهای به خر ج
داد . چنین تحولی هم برای «چاپلین» و هم
برای دورانی که ظرف زمانی تهیه فیلمهای وی
بود » لازم و پرهیزناپذبر مینمود .
«چارلی» این حقیفت.تلخ و غمانگیزرا
بازشناخ ت که دیگر با«پانتومیم»*صرف نمینوان
فیلم ساخت» وامواج س رکش تر «اسلاپاستيك»
هم زیر طوفان گرایشهای تازه محو وکمقدرت
شدهاند سوژهها ی کهنهایکهزمانی دلیلخندههای
قهقههوار مردم میشدند. طراوت و تأثیرخودرا
از دست داده بودند » اما برای «چاپلین» در یچةٌ
سوژههای تازه بسته نبود . او پیشگام وپرچمدار
رتاش نازهای شد آفربدن خنده از عوامل
و عناصری که اصلا" خندهدار نبودند :. بحران
بت فسات ام نا
«چاپلین» در نخستین گام کل از
تیپ اشنایع قدیمی و کی شتاحه فده رت
فیلم «خانمی ازپاریس»را ساخت (سال ۱۹۲۳)
که خود او تنها در حا سیار کوناهی در نش
9 باربر ظاهر میشد و نشهای اصلی دردست
«ادنابوروبانس» و «آدولف منجو» بود .
«چاپلین» بی نردید نیازی درونی بهخلق
یلیس حس براده بود که هیچ رابطهایبا کارا کتر
را اي ند او فلاسته باشد » ودرعینحال فیلم
باشد که وی بتواند تمام آموختههایش را به.
عنوان يك فیلساز درقالب آن بیان کند . ۱
زمینه و صحنه داستانی «خانمی ازباریس»
میتوانست لزوماً پاربسی نباشد ۰ معالوصف
دنیائی که ما در فیلم از دیدگاه «چارلی» "
میديديم » پاریس بهشتی و پرزرق و برقنبود,
چیزهائیکه میديديم کلا" اینها بودند : بك
نیمکت پارك در فصل تابستان » دریاچهایکه
توی آن میپربدند ۰ تا حد غرق شدن غوطه
میخوردند » اما هر گرغرق نمیشدند» شوخيه]
ومسخر گیهای میان بوتهزارهای مجاور ۰
نختهایکه روی آن راه میرفتند » بساط همیشک ۱
هات داگی ۰ زنان و دختران جوان و زیبای
که توسط شوهران حسود یا للههای گوش ۱
۳
زنگ و هوشیار مواظبت میشدند » ودر همان
حوالی » حضور مقتدر و مسلط افراد پلیس
شهری با مسافرخانههای پست و کثیف » بارها
وسالنهای رقص , با خیابانی که هميشه همچون
لندن قدیم به نظر میرسد . سالنهای رقص
بزودی درهم شکسته میشوند » مسافرخانهها
مورد هجوم قرار میگیرند» و جادهها خلوت
وخالی میمانند وآدم تنها وملولی که درمیبابد
دست رد به سینهاش خورده است .
این دنیای « چارلی » است ۰ سرزمین
اوست - جائیکه وی درنومیدی خنده ورگ
ی
در آنجا زیست .
ومایتکه به ار صتتتهها هی رن ۰ دس که
ور ند . این همانچنمهانی بود کهاز «چارلی»
يك پگانه ساخت . هیچکس اینچنین کامیاب و
موفق قاعده ی به دوربین را کات
نگربستن مستقیم به دوریین و درنتیجه به ما .
که تماشا گران صحنهایم » بخصوص در زمانی که
او در معرض رویداد و موقعیت نا گواری قرار
میگرفت که نمیخواست بازبگران همکارش
ببینند . اپن شاید تنها يك شگرد بود . اماهمین
ود که «بعد افزوده» ای بهفیلمهای وی بخشید.
۱ «چایلین» روح کمدی به فیلم میدمید .
" او هميشه میدانست » ویا اپنك چنین به نظر
«مردلك خانه بدوش» خودش نمیداست 4
کندهآور است » کرچه تمام دنا را به خنده
به جز در آخرین فیلمی که
«چاپلین» با کاراکتر «مردك خانه به دوش»
بازی کرد (عصر جدید) . هیچوقت اشارهای
به این نشد که «چارلی» برای سر گرم کردن
مردم کوشش آگاهانهای به خرج میدهد .
" دربارهٌ کار اولیه همیشه بحث میشد, اما بااعتنا
و تکیه صرف بر کاراکتر «مردكه خانه بدوش»
بود وبه نظر نمیرسید که هر گر ازاین محدوده
فراتر برود .
میرسد » که هنر کمدی » هنری بهغایتجدیست..
فیلمهای چایلین 6 ]| نم از صحنهها نی است
که دوست داریم به خاطرشان اور 3 فصلی
ویزهُ این فیلمها و اهمیتشان در گسترش وبلوغ
هنری فیلمهای آمریکائی و رشد اقتصادی آنها ,
انکارناپذیر است . اگر قرار باشد زمانی برترین
و نامدارترین مردان سینما بر گریده شوند ,
باورنکردنی است ا که نام «چارلی» جائی
درصدر این گرینش نداشته باشد . این روزها
ننها چیزیکه درپیادروهای هالیوود ارزش
اعتنا دارد . غیبت نام «چارلز چایپلین» بر
دیو ارهاست
شلای بلس برشار از خوادت
عرت خی اقا ها داستانی آنها فان
ظرفیتهائی درخورتاً ثیرهای کلی اینفیلمهاست.
با اه مایا در را جلب میکند ,
راهان نت هه بر ان ای اف
بلکه چیزهائی است که در خود چارلی روی
میدهد . دیدن يت کمدی چاپلین » وبعد
کوشیدن به تشریح آنچه دیدهاید » بیتردید
کاری دشوار است .
نقد فیلمنویسی . درزمان ظهور نخستین
فیلمهای «چاپلین» هنوز به شکل امرروزی آغاز
نشده بود . درمیان تنفسیر ها و مطالبی که راجع
به فیلمهای جدی نوشته میشود ۰ اگر گهگاه
پادی از يكك کمدی کوتاه نیز میشد » تنها گفتن
اینکه «فیلم بامزهای بود» سنده مینمود . و
بخصوص در بررسی نتدهائیکه راجع بهفیلمهای
دربارءٌ آن چیزهائی که ما انتظار داربم » چیزی
را ی ی ی
بیخبر از مسائلی مثل نوآوری » تحول » و
آتوسعه نشان میدهند . برخی ازفیلمهائی که
ما اینك آنهارا درشمارفیلمهای ضعیفتر «چارلی»
به شمار میآوریم » درزمان خود از سوی برخی
منتقدین » هتربن کارهای او معرفی شدهاند .
در خور اعتناترین نقد از میان نقدهای
مربوط به فیلمهای اولیهٌ «چارلی» نقدی است
دربارةٌ نخستین فیلم او » که درآن نویسنده به
سرعت مك استعداد بزر ک کشف میکند » نقد
دیگری هم از يك منتقد انگلیسی هست درباره
اولین فیلم «چارلی» در کمپانی «ایسانی» . که
نویسنده آن با چیرهدستی به نجزیه و تحلیل
عوامل و عناصری میپردازد که از «چارلی»
سوژهایست که هنوز هم بحث دربارء آن پایان
تقدنوپسان فیلمهای«چارلی» غالبا وسوس
جنبههای پست و خفیف این فیلمها میشدند و
شکایت می کردند -- نه هميشه با ابزار دستور
زبانی سینما - که این فیلمها نیاز به داستانهای
بهتری دارند ما ی ۲
سوی منایع پراکنده » انگلیسی و آمربکائی »
گاهی بصیرت و بینش عمیقی نشان میدهند . و
جالب وبا اهمیت است که ما پسیاری اوقات به
واکشها و حساسیتهائیکه اولین گروه از
تماشا گران فیلمهای چارلی » زمانیکه برای
نخستینبار اين فیلمها را دیدند » بسیار نرديك
میشويم . پعنی علیرغم گذشت سالهای بسیار »
اين فیلمها هنوزمیتوانند در تماشا گرانمتفاوت»
وشایدروشنفکرتر» وا کنشهائیبکسانبرانگیزاند.
حثی نقل قسمتهائی از نقدهائیکه به نظر ما
عالی میرسند » نقدهائی که در زمان بلوغ نقد
فیلمنویسی تحریر شدهاند ۰ نکات صریح و
روشنی به دست نمیدهد .
دراینجا به باد نوشتهای از «فدریکو
کارسبا لو رکا» شاعر اسیانیائی در بارهٌ نقد
کارهای هنری میافتیم .البته این نکته را باید
خاطرنشان کنیم که در فیلمهای «چارلی»
و اکثرا فیلمهای کامل او » صحنههائی دیده
میشوند که بی تردید میتوان آنها را آثرهنری
به حساب آورد . «کارسیا لورکا» میگوید :
«آثار هنر چنان تنها و تك افتادهاند که
نمیتوان ازطریق نقد به آنها نزديك شد . باید
آنهارا با عشق ثمس کرد» .
رن
«من در ۱٩ آوریل ۱۸۸۵
ساعت هشت عدازظهر در «آدست
لین والورثه » بدنبا آمدم .
لندن آن زمان » لندن داستانهای
«دیکنز» بود . کود کیاندوهگینی
داشتم . با ابنحال حالا با حسرت
به کودکیام میاندیشم . منل بك
خو اب .۰»
بیو گرافی «چارلی چاپلین»
با این حملات آغاز مشود . درماه
مارس گذشثه ملکه انگلستان
«چارلی چاپلین» را به لب «سر»
مفتخر کرد . در طول این سالها
افسانهای بوجود آمد . افسانه
ولد د درماندهای کهسرشناستربن
چهره تاریخ سینما را آفرید .
تصاویری که در اینصفحات
آمده از کتابی بنام «آلبوم زندکی
من». انتخاب شده است . شرح
تصاوبر رکه بعضی از آنها از
آرشیو «چارلی چاپلین» گرفنه
شده و برایاولینبارچاپمیشوند) .
«چارلی چاپلین» شحصا وه
ات 9
۹۵
۷
۱
ید ۳
۹
تصویر صفحه قبل :
بكثشو خیبهنگام فیلمیرداری
«روشیهای صحنه» . خودم
را بخواب زدهام و تمام
زنهای بازیگرفیلم » اطر افم
جمع سل
تصویر بالا :
درسال ۱۹۱۸ - با «مری.
پیکشورد» و «دا-لالاس
فر ینکس» . درمراسم انتشار
مخارج جنگ شر کت کر دم.
وقتی بمحل مخصوص ابراد
نطق رسیدم , مثل«دا لاس
فربنکس» روی سکوپریدم.
سکو ست بود و من رو
معاون دریاداری افتادم 7
نام او «فرانکلین روزولت»
بو د :
تصوبر روبرو :
«يك زن» (۱۹۱9)
این دومین فیلمی بود که
دران دش رن را ری
کر
قبلا" در فیلم « يك روز
پرمشغله » نیز نقش باث زن
سود را بر عهده داشتم.
#۶
۵
3
۴3
َ
۳
۱
و بالا ۰
یکی از در گیربهای متعددم
با نمایندگان قانون در.
«روشائیهای شهر » .
تصاویر صفحات قبل :
يك لحظه تأثشرآور در
«پسربچه» - با اين فیلم
«جک یک وکان» بیش ازچهار
میلیون دلار بدست آورد »
پنجاه سال بعد در هالیووه
درسال ۱۹۷۲ اورا دوبازه
دیدم . مردی طاس و چاق
شده ود الحظه عانگری
بود ۱
تصویر روبرو :
«زاثر» دومین فیلم من
برای «فرست نشنال» بود
دراین فیلم رل يك زندانی
فراری را داشتم که خودش
را جای يت شید
میز د. «جك ریزنر» دوست
و مشاور من در کار گردانی
فیلم » رل يكث دزد وپسرش
«دنیکی» رل يكبچه شرور
را بازی میکرد .
تصوبر روبرو :
از این عکس که مر بوط به
زمان ازدواجم با «میلدرد
هریس» است نفرت دارم .
قیافهام مثل جانیها شده و
البته تعجبی ندارد !
#سو ری بالا :
نضتین نگاه تسین (توام
با سخرگی) بسه مجسمه
آزادی در «مهاجر» دخت
جوان « ادناپورویانس » .
ارت
3
تصویر صفحه قبل :
از چپ براست : «هنری
دانیل» در نقش « گار بیچ»--
«جك ا و کی» در نقش
« نایالونی » دیکتانضور
با کتریا - و خودم درنقش
«]دنوئد هنیکل» و «بیلی
کیلبرت» در نقش «هرینگک»
البته هيچيك از این نقشها
تصویر صفحه بعد :
در «لابملابت» (روشنائیهای
صحنه) من ودوستقدیمیام
« باستر کیتون » نقش
کمدینهای شکست خوردهر! .
بازی میکردم . _
«باستر کیتون» در آن زمان
گفت : «اگر کسی بامشاهده
مابگوید به باد دورانخوش
گذشته افتاده است » خودم
را از پنجره بیرون پرتاب
میکنم» .
تصویر صفحه آخر :
درصحنههایخارجی «عصر
جدید» - آنروزها بتدری
سرم شلوغ بود که متوجه
عکاس نشدم ! 1
۳۵
«منظر سینمای عرب» در چهار مین جشنو اره
۲۷۷5 ۰:۸ 1.۲۲۱۱۱ ۷۸۹
نخستین فیلمهای الجزایری » پیش از
ایان گرفتن جنگهای استقلال علیه فراننه ؛
ساخته شدند . بين سالمای ۱۹۵۰ نا ۱۹۲۲
فیلمهای خبری و مستندی توسط گروههای
ناشناس وابسته به جنبش آزادببخش ساخته
شدند ۰ فیلمهائی مثل : « پاسیمین » درباره
پناهندگان و فراریان. الجزابری در تونس :
الجز ابر در آتش » راه مردم » وتفنگهای آزادی.
بل ازاستعلان » اهتمام برای تخلق سنمت
ناد باگ»وسه سازنده فیلمهای
خبری هفتگی به اسم «اخبار الجزابر» آغاز
شد . همین موّسسه بود که در سال ۱۹۲۳ نخستین
فیلم طویل الجزایری را هم ساخت : فیلمی به
اسم «مردم بهییش» به کار گردانی احمدراشدی»
و با همکاریکارگردان فرانسوی «رنه ووتیه».
ببه سال ۱۹۹6 ۰ «مرکز ملی سینما»
(0.(.0) بنیاد نهاده شد که اولین فیلمطویل
سینمائیش را یکسال بعد تحت عنوان «سپیدهدم
نفرین شد گان» (۱۹۲۵) اما ایس شاخت.
این فیلم که بازهم توسط «احمد راشدی»ساخته
بیان متولیتهای الجزايی در قبال
توا ست اخشاق مییرداخت .
سال ۱۹۵ ۰ همچنین » سال تهیه یکی از
درخور اعتنانرین و بهترین فیلمهای تاربح
سینمای الجزاپر است فیلمی به اسم «باداورس»
به کار گردانی ( محمد لخدار حمینه» تفا 45 در
آن زمان رئیس موسبه فیلسازی «اخبار
الجزایر» بود » و امسال جایزه بزرگی جشنواره
کان را بهخاطر فیلم «خاطرات سالهای خاکستر»
برد .
۶
«باداورس» با استیلی مشابه فیلمهایاولیه :
دانسکوی » با ز گوینده قصه جستجوی مادری
درپی پسرش در گرها گرم جنگ استقالال بود .
درسال ۱۹۲ بث مدرسه فیلم درالجزایر
تأسیس شد , که به دلایلی هنوز نامعلوم » دوسال
از سال ۱۹۲۲ سوژه تمام فیلمهای طوبلی
که تهیهمیشدند » حول محورجنگهایآزانببخش
چرخ میزدند ۰ اما به سال ۱۹۲ دوفیلم
غافلگیر کننده » هردو با سوژههای روز و با
تجسم وضع موجود روی پرده رفتند .
اینهردو فیلم «زنان» ساخته «احمد لالم»
و «مانع»ساخته محمدبوعماری - با نطهنظرهائی
مشابه به بررسی موقعیتاختنا قآمیز زنان در
جامعه سنت گرای الجزایر میپرداختند .
بوعماری پس از «مانع» فیلم دیگری به
اسم «بهشت و ماجر اهایش» (۱۹۷) ساخت که
نا سوژهئی درباره خرافات مذهبی » دست کم
به اندازه فیلم قبلیش بر اذهان عمومی تأثیر
گذاشت - علیرغم اینکه سانسور » فقط يك لاشه
۰ دقبقهلی اران به جای گذاشنه بود .
البته ساختن فیلمهائی با سوژههائی درباره
جنگهای استتلال هم دوباره ازسر گرفته شد .
پیشاهنگی که باعث تجدید حیات شد . فیلمی
به اس «شب ازخورشید میهر اسد» (۱۹۰) به
کار گردانی مصطفی بدیعی بود و در ی زاره
«لخدار »مینه» فیلم «حسن ترو» (۱۹۰۷) را
ساخت که داستانی درباره يك «قهرمان بیدلیل»
کات 5
درسال ۱5۹۷ 0۲.0 (مرکبز
سینما) دستخوش تفییر و توسعه شد و سازمان
به ریاست
احمد راشی به وخود آمد . نخستین فیلمها 1
بلندی که این سازمان نوبنیاد عرضه کرد . جاده
(۱5۹2۸) و قانون شکنان (۱۹۲۹) نام داشتند,
جدیدی تحت عنوان 0010
جاده که توسط سلیم ریاض کار گردانی
شد » کند و کاوی دراحوال زندانیان الجزابری
پك بازداشتگاه فرانسویبود » و «قانونشکنان»
فیلمی به کار گردانی توفیق فارز » به اقتدای
روش وسترنهای ایتالیائی ساخته شده بود .
درسال ۱۹5 توزیع فیلم درالجزابرملی
شد --*الته نه به ار مفهوم که در کشورهای
سوسیا لیستعملميشود. تمام کارهایلابراتواری؛
تدوین » صداپرداری و سایر امور فنی فیلمهای
الجزایری درپارس انحام میگیرد. دشوار ا, ۳
که تحول میتی ازای نها ۰ ۰ ۳
الخزایر دید . دراین صنعت نویا سهکر ۴۳۱
عمده میتوان تنشخیص داد :
گرایش نخستین به ادامه ساختن فیلمهای
غرورانگیز وخودستای ملی درباره انتلاب است»
نظیر «ثر بالگ وشلاق» ساخته احمد راشدی و
«قافله بك سرهنگ اسراثیلی» ساخته «سلیم
ریاض» که به مسأله فلسطین میپردازد » ونیز
يك تریلوژی نحت عنوان «داستانهای انقلاب». .
گرایش دوم به تولید محصولات مد: ۳
با کار گزدانها و تهیه کنند گان خارجی است -
مثل 2 .اثر «کوستا گاوراس» و «باروهای
کاهکلی» ساخته «برتوچلی» . چنین کرا۳
گرچه ازنظر اقتصادی سودمند به نظر میرس 8
[1
ی ۷
بالا : نمائی ازفیلم «خاطرات سالهای خا کستر» (محمد لخدار حمینه)
وسط راست : صحنهای از فیلم «دسامیر» (محمد لخدارحمینه)
وسط چپ : تصویری ازفیلم «مسافران» (آنی تر هگو)
پائین راست : نمائی ازساخته «احمد راشی» بنام «ترياك وثلاق»
باین چپ : نمائی ازفیلم «وبلیام کلین» ازجشنواره فرهنگی پان آمریکن
بالا : نمائی از «باروهای کاهگلی» اثر «ژانلوئی بر توچلی»
پائین : صحنهای ازفیلم «ذغالفروش» اثر «محمد بوعماند
رت
۰ افراد کرد که روش سای فلا ۳۳۳
يك سینمای ملی جهان سومی بهصساب آورد .
سومین گرایش » معطوف ساختن فیامهام
باهویت لجزایری اما بهدست کار گردانانخار
است مثل فیلم «الدریج کلیور» ساخته وبل.
کلین » و با دکومانتر ۷۵ دفیقهئی «مسافر)
ساخته «آنی تر هگو» که به مطالعه شرایط دشوار
ری و ار سا فراز"
مییر دازد .
ازسال ۱۹/۳۱ به | پنسو فیلمسازان! لح ابری
تغییر مهمی در روند فیلمسازی بحواد دادهاند
ان دادند که به اک نی کم
کشوده طی چند ساله اخیر بهندر بج جای + خوو
را بد فراشی هتساشن فیلمهای وا گرب
را تشویق میکند , داده باشند .
بین فیلمهای دیگری که طی ۳
اخیر به تم دشواربهای جامعه امروز الجزا,
پرداختهاند » این فیلمها اهمیت و شهرتب:
دارند » «ذغال فروش» (۱۵۷۲ ساخته محمد
بوعماری - درباره محدودیتها و مصاباجتماع
زنان الجز ابری) ۰ «زیسر درخت ثبر بزی»
(۱۹۷۲۲ ک راو موسی حداد - فیلمی واست
به سینمای «انقلاب کشاورزی» الجزایر) !
« گورین» (۱۹۷۱) و «خاطرات يك کارکر
جوان» (۱۹۷۳ - هردو فیلم ساخنه : محما
ابفتس) » «غاصبها» (۱۹۷/۳ ۰ ساخته «
مریحج») «نو آ» (۱5۹۷۲) «الجز اسر » ۰
وجامعه» (۱۹۷5-دو فیلم در خشانو تحسین انگیز
از «عبدالعزیز تولبی» ) » «میراث» ( ساختا
«محمد بوعماری» ) «تعطیلات بازرس طاهر»
( ۱۹۷ » ساخته «موسی حداد» ) , «احیه
ممنوع» ( ۱۹۷ ساخته «احمد لالم» ) ودو
فیلم بر «محمد لخدار حمینه» : دسامیر
(۱5۹۲۳) . خاطرات سالهای خا کستر (۱۹۷۵)
که ایندومی برای نخستینبار در تاریخفستیوا[
کان موفق بهدربافت جایزه بزرگی آخرین دور:
این فستیوال شد .
1 تمامی فیلمهاتیکه نأم بر ده شدند از نطه
ورئالسم اجتماعی هستند . و با این ۳۳۲
مناسبت بیشتری برای نشان دادن جامعه الجز اج
۳ دشو اربها و کشمتکشا بت ۳ ۹
قوی وفرهنگیاش باشد .
نقل از : راهنمای بین المللیفیل
نقلاز : داثرةالمعارف بینالمللی فیلم
ترجمه : حسن زاهدی
ارائه يكتعریفجامع ازآوان گارد (پیشرو)
پاحتی سینمای زیرزمینی ممکن نیست . اینعنوان
جنبههای زیادی ازفعالیتهای فیلسازیراکه
خارج ازسیرمعمولی سینمای تجارتیوس گرم-
کننده هستند دربر میی رد مازواق کاره (پیشرو)
تاحدی بهسینمای شخصی نزديك است اما درعین
وال ازيك طرف شامل فیلمهای کوتاه تجربی
نظیر فیلمهای «نورمن مك لارن» که ممکن است
ازطریق سینما پا تلوبزیون توسط توده مردم دیده
شود » میگردد و از طرف دیگر مر ار
فیلمهای زیرزمینی استکه بیانکننده نوعی
اعتراض (هنری » اجتماعی » سیاسی پا جنسی)
ند وازا راو اخلت از ایس عموتی آنها
جلوگیری میشود وتماشای آنها فقط در مجالس
کم وبیش خصوصی «سینه کلوب» ها مقدوراست.
البته باید دانست که درمسیر اصلیفیلمسازی
یز تجربه وآزمایش صورت میگیرد مثلا" در
«حرص» اشتروهایم با«اعتصاب» و «پوتمکین»
آیزنشتاین وباد رکارهائی ا زکار گردانان ابداع-
گری چون ب رکمن » رنه و فللینی. اما آوانگارد
(پیشرو) ومفهومی که درسینما پیدا کرده است
شامل این نوع کارهای تجربی نمیگردد . آوان
زارد (پیشرو) درسینما اساساً به کارهائی که در
حاشیه جربان اصلی فیلسازی انجام میگیرد
اطلاق میگردد , کارهای بسیار شخصی بهصورت
سینمانی » مقاله سیتماتی یاکارتونهائی که
خارج از روال متداول هستند ویا کارهای اولیه
کار گردانانی مانند«بو نوئل» درفرانسه«ویگو»»
و بعدها در ایالات متحده کارهای «جان»
و «جیمزو تینی» » «مابادرن» » «کنت آنگر» »
«استان بر )کاژ» با «اندی وارهول».
. بهمنظور تسهیل کار بررسی » سینمای
آوانگارد (پیشرو) را میتوان به گروههای زیر
تقسیمبندی کر د 8
آوان گاره اروپا در دهه سوم » فیلمهای
تجربی آمریکائی در دهه چهارم وپنجم » سینمای
زیرزمینی آمرپکا ازاواخر دهه پنجم تا امروز »
وسینمای زیرزمینی بینالمللی ازسالهای ۱۹۵۰
تا بهآمرروز.
سینمای پیشرو اروپا : نخستین مرحله -
کلمه آوانگارد (پیشرو) نخستین بار در طی
سالهای ۱۵۹۲۰ درمورد کار فیلمسازان اروپائی
بهء کارپرده شد . مر کز این نوع فعالیتهایتجربی
فرانسه بودکه اولین آزمایشهای حقیقناً تخیلی
را درسینمای تجاری «ملیپس» و «فویاد» انجام
داده بود» گو اینکه درا لمان وچندجای تسیر
هم فعالیتهائی ازاين گونه انجام گرفته . بسیاری
ازفیلمهائ ی که نظاهر بهتجربیبودن داشتند مانند
بیشتر کارهای بهاصطلاح زیرزمینی دهه. شصت
چیزی بیشاز نمایش بدنهای برهنه نبود وازاین
نظر فيلمهائي که بهنحوی بهتوسعه زبان سینما
کت هنن انار مشخص ازفیلمهانی هستند
کهازسینما براینمایش موضوعات تا کنون ممنوع
(هانند صحنههای محرمانه عشقبازی) يا برای
بیان اعتراضات اجتماعی و سیاسی استفادهمیکنند.
درفر انسهدرطی سالهای دهه بیست بسیاری 1
ازفیلمسازان درتماس ترديك باهنرمندانی بودند
که خود درزمینههای نقاشی » تثاتر یا ادییات
کارهای پیشرفته تجربی انجام میدادند . این
زمان دوره تناثر «پوچی» و «خشونت» بود»
دوره ظهور کارهای برجسته درهنر انتراعی »
دوره دادا » دورها ی که درك عمیقتری آزروانت
کاوی توسط برخی ازهنرمندان حد ومرز هنررا
به زمینههایجدیدی ازنو آوریهایسور رئالیستی
کوش داد . درچنین محیطی بو د که فیلمهای
عمده سینمای پیشرو فرانسوی آفربده شد . پیش
ازاین دوره و نیز در طی آن . فیلسازان
ومنتقدانی چون : کلر » دلوك دنو » موسیناك
کانودو ودیگران بابصیرت وباتخیل زندهدرباره
سینما وامکانات آنکه تاآن زمان ناشناخته مائده
پاتنها بهصورت جنینی د رکارهای اشخاصی چون
گریفیث » فوباد » گانس » سنت یا چاپلین وجود
داشتة ۰ رواد نوشتنت - در فراسه ناس سینه
کلوبهای معتبری چون کلوب دوستداران هنر
سینمای پیشرو و سینمای زپرزمینی . . .
۵۲ :2۱6۵۲۱۱-۱۲۱۱
۲۱ ۱0۲۳۱۱۵۳۱۵۱۱۱۱ ال
هفتم! سینه کلوب فرانسه؟ » تریبون آزاد سینما
اورسولین* استودیو ۲۸* اگریکو لتور! وغر
برای نشان دادن فیلمهای پیثرفته همراه
سخنرانیهائی که در تثافر «دوویو کولومبپ
ترتیبمییافت انگیزههایجدیدی برایفیلمساز
فراهم آوردوحتی موجب بهدستآمدندر آمدها
مختصری نیز گردید . درلندن نیز درسال ۱۲۵
انجمن فیلم برای نمایش آثار فیلمسازان نو
تاسسس در وین ِ
معایب اصلی «سینمای پیشرو» بزود
آشکار گردید . استفاده بدون هدف ازحر کا
و زوایای دوربین » تحریف تصوير وجا
تصاویر متعده . مثللا" درفیلم «غیر انسانطی
(۱۹۲۳) مارسل لربیه که ماجرای عشقی بین پا
زن سالخورده ويك مرد جوانرا بررسی میک
و دکورهای آنرا «فرنان لژه» و «آلبرا
کاوالکانتی» طرح کردند. این دو طرا
دکورهای فیلم بهتر لربیه باعنوان «شعلهماتیاه
پاسکال» (۱۹۲6) کهبراساس نوشته «ییر اندللو
سناخته شد » نیز بودهاند . فیلمهای دلوك «تب
(۱۹۲۱) زنی ازهیچ سرزمین (۱۹۲۲) سبالا
(۱۹۲6) فیلمهای اولیه «ژرمن دولال» مان
«جشن اسیانبولی» (۱۹۱۹ براساس فیلمنامه|:
از «دلوك») و «مادام بوده خندان» (۱۹۲۲
كهيك مطالعه روانی درباره يك زن خانهدار است
فیلم «خلاصه اخبار» (۱۹۲) کلودا تانلارا
فیلمهای «چارلستون» (۱۵۹۲۰) دختر لك کبره
فروش (۱۹۲۷) رنوار » وفیلم «لیل یکوچولو
(۱۹۲۸) کاوالکانتی » که بهدنبال کارهای و:
درطراحی ومستندسازی ساخته شد» باپرداختنها:
کم وییش شاعرانه وپرداخت دقیق اتمسفر د
مرز بین فیلمهای حقیقتاً تجربی و اشکا
قراردادیتر فیلمسازی هستند .
سینمای پیشرو فرانسه بهتدریج گسترث
مییافت ونیررومندتر میگردید . تقاشان وعکاسان
چون فرنان له » مارسل دوشان ومانری هه
فیلمهای کوناهی درادامه فعالیتهای هنرشار
ی
درزمینههای حتف وا حنته ۱
شوخی باعوامل امعقول و کاملا" غیر
منطقی وپوچ بااستفاد؛ ازامکانات دوربین
مشخص کننده روحیه «کلر» درفانتزی هحجانی
و تفریحیاش «آنتراکت» (۱۹۲2) است که
بهصورت يك میان پرده برای باله سوئد ساخته
شد و نیز روحیه «لزه» در «باله مکانیکی»
(0 -:۱۹۲) که باهمکاری دادلی مورفی
آمریکائی ساخته شد ودرآن همانند يك کابوس
مضحك يكك زن فربه بهتبعیت ازدوربین مجبور
است بارها ازيكك رشته پلکان بالا برود . در این
فیلم تغییر متناوب تصاوبر عثبت ومنفی تنها
بهقصد ایجاه حال ورنگ فوتو گر افيك بودهاست.
جستجو برای يك سینمای ناب تدم حصکصنت
ادامه داشت و گرایش اساسی در کارهای اولیه
«کلر» تلطیف ویابهعبارنی اصالت سینمائید.دق
بهشیر ین کاریهای«مكسنت» و آفرپنش نوعی
کورئو گرافی سور رئالیستی تغزلی درفانتریهائی
مانند : پاریس خفته (۱۹۲۳) شبح مولن روژ
212
بالا چپ : باله میکانیکی (۵ - ۱۵۳4)
بالا راست : سک آندولسی (۱۵۳۸)
پائین : .دو نما از «صدف دربائی و کشیش»
و حساسی از زندگی آننانی بهزبان نیمه سور
(۱۹۲8) و سفر تخیلی (۱5۲9) بود. در
۵ «کلر» نوشت : «حتی اگر سینما رسائه
فعالیتهای سور رئالیستی باقی میماند.» بهدنبال
جستجو برای سینملای ناب«هانری شومت» برادر
«کار» در ۱۹۲۵ «بازیهای تصاوبر و سرعت»
و در سال ۱۹۲۶ «پنج دقیقه سینمای ناب» را"
ات0 فیلم اخیر پیوندی ازطرحهای موزون
ناشی ازبازی نور روی بلورهای متحرك بود . .
مانری در ۱۹۲۳ فیلم «با زگشت بهعقل»
را ازثر کیب نماهای طبیعی بدون نظم و تعقل
باهم پیوند شدهرا برای سنیز باعقل ساخت. در .
سال ۱۹۲۹ «ری» 12ء2ظ عم را ( کهبهزیان
ناسك بهمعنای تنهایم بگذار است) بااستفاده از
طرحهای نور وسایه زائیده گردش اشیاء مختلف
ساخت. درفیلمهایبعدی «ری» لحظهها نیعاطفی
رئالیستی نرسیم میگردد مانند «ستاره دربا"
(۱۹۲۸) اسرار قصر دوده کهدر قصر «کنت
دو نوایل» که بعدها سرمایهاش ساختن فیل
«عصرطلائی» را برای «لوئی بونوئل» و «خون
يمك شاعر»را برای ک کنو ممکن ساخت ۱
فیلمبرداری شد . سینمای طرحهای انتزاعی در
فیلم «فوتو ژنيك» (۱۹۲0) ژان اپشناین » در
کاریهای بورس ابونس هلندی - فیلمهائی که
درهالیوود ساخت مانند «باران» (۱۹۲۹) در
فیلهای حرکت ماشینها (۱۹۲۸) و شب
الکتریکی (۱۹۳۰) اوژن دلاو و درفیلمهای
بعدی ژرمن دو 229 مانند «دیسك »٩۳۷ و «رینتم
و واریاسیون» (۱۹۳۰) آفریده شد .
سور رئالیس درسطوح مختلف بهسینمای
فرانسه راه یافت - ازطریق فقدان ۲ گاهانه ربط
منطفی فیلمهای دوشان ولژه » هجو کلر و از
طربق تصاوبر فرویدی ژرمن دو 22۷ در فیلم.
«صدف دریالی و کشیش» که -ناربوی ار ۳
آنتونین آرتو نوشته شد وشاید بتوان آن
بهخاطر استفاده ۲ گاهانه ازنمادهای کتب درسی
برای ترسیم رنج ومحرومیت يمك کشیش مجرد
پك اثر ضد رئالیستی دانست . امکانات تصوبری
پرقدرت سینما وکیفیت هذیانی نیرومند آن در
مشهورترین فیلم این دوره «سک آندو لسی»
لوئی بونوئل نمایانگردید . فیلم تند وخشنیکه
در ۱۹۲۸ باهمکاری سالوادور دالی ساخته شد
و زائیده عصیانی آتارشیستی علیه محدودبتهای
است که جامعه ۲ گاهانه باناخودا گاهانهبر نبازهای
جنسی انسان تحمیل میکند . بهدنبال این فیلم
بونوئل «عصر طلائی» (۱۹۳۰) را ساحت ۳
بازهم اعتراش تندی علیه قید و بندهائی است که
بویژه کلیسای کاتوليك برای امیال جنسی انسان
بهوجود آورده است . هردوی این فیلمها ازنظر
قنی بسیار ساده وخشن ساخته شدهاند بطورب
هی مت تعای رو دم و3
کت (:۱4۳) اثر «رن هکلر»
زنی ازهیج سرزمین (لوتّی دولوك - ۱۹۲۲) با شر کت : ابوقرانسیس
حفههای سینمائی ازتآثیر وقدرت آنها نمیکاهد.
تنها خلف حقبقی «عصصر طلائی» فیلم «نمره
اخلاق صفر» ژان وبگو که دردا لود
وترسنالك آن بالحظاتی ازشوخطبعی و ظرافت
نلطیف بافته است. فیلم «خون بك شاعر » کو کتو
اثری پرداختبافته وخودا گاهانه (بافیلمبرداری
فوق| لعاده «زرژ پرنیال») است که بخای تجارب
عمیقاً احساس شده «بونوئثل» و «ویگو» به
۰ ظرافت کاریها وحقههای سیتمانی ۳
درحقیقت این فیلم ازپاپان سینمای پیشرو فرانسه
خبر میداد چه آفرربنندگان این جنبش با ساختن
فیلم ناطقرا پرخرجتر ازاستطاعت خود بافتند
و با مثل «رثوار» » «کارنه» » «کلر» و «ژاك
پرهور» بهندریج امکانات بیشتری در سینمای
تجاری کلف کردند و با عثل «بونوئل» ء
«کاوالکانتی»» «ابونس»وفیلمسازانبا استعدادی
مانند «هانری استورلك» بلژیکی به رشتههای ۱
تجربی فیلم مستند يا کارتون روی آوردند .
درآ لمان سینمای پیشرو درمقیاسی کوچکثر
يك جنبش آ گاهانه پدبسدار گشت . ازاولین
کارهای این جنبش درآ لمان فیلمهای نقاشی
متحرلك انتزاعی «هانس ریشتر» و «وابکینگ
آ گلینگ» بودکه طریهایثانرا مستقیماً روی
نوار سلولوئید نقاشی میکردند و باآنکه کارشان
ازحدود سال ۱۹۱۹ شروع شد» فیلمهایشان
ار
توسط روتمان دريك سری فیلم بهعنو ان ایرا
گسترش یافت . روتمان بايك گروه فیلمبرداز
زبده فیلم «بر لین آهنگک يك شهر »را ساخت که
اولین فیلم ازيك سری سمفونیشهرها :
موسیقی انها توسط «ادموند مالسل»
ور ره مرن اد ۳
«ریشتر» بعدها بافیلم کوتاهی بهنام «ه؛
فیلم» وفیلم «اشاح پیشاز صحانه» که مو,
انرا هینده میت نوشته بود وبطور زنده با
تواخته میشود بهسور رگالیسم نزديكتر .
درهمین زمان «لوته راینیگر» فعالیتی طو
را در زمینه نقاشی متحرك شروع کرده بود
با ورود صدا بهفیلم » روتمان کاره
آزماپشیاشرا بابك فیلم ناطق باعنوان امب
پرصدا و «ملودی جهان» ۱۹۲۵ که اد
فیشینگر شا گرد ودنبالرو روتمان نیز روء
کار کرد آغاز کرد فیشینگ رکه نا.۱۹۳6
کارش دراالمان ادامه داد وسررانجام در ایا"
متحده اقاعتگرید يكک رشته فیلمهای انتزا
براساس قطعات مشهور موسیقی ساخت که
حقیقت بهزمینه نقاشی متحرك تعلق دارد .
ارنوترثر بك نقاش برجسته آ لمانی در
۹ درفیلم حادثه کوشیدبااستفاده ازعدسیه
تحریف کننده . تصوبر و مونتاژی به سب
کار گردانان روس ۰ تجربیات مردی راکه تد
ی داروی ببهوشی است تصوبر گنل ,
درانگلستان » سینمای پیشرو درفیلمساز
" درمقیاسی بازهم کوچکتر بو د. ازفعا لیتهایفقا:
توجه کار کت مكفرسون» سردبیر محل
سینمائی مشهور «کلوز آپ» بوددکه چند فِ
باسبکی پسیکو | ناليتيك ساخت ازجمله «پایتبه
(۱۹۲۹) وخط مرزی (۱۹۳۱) کهدرآنها ٍ
راسون ایفای نقش میکرد . فرانسیس بر و که
بلژیکی براساس بازی نور روی طرحهای برید
شده از مقوا » يك فیلم انتراعی بهنام «ریتم نور
ساخت . ابوور مونتاگیو نزديك بپابان دور
سینمای سامت سه کم یو تاه استیلیز ه با شر کت
چارلز لاوتون و الزا لانکستر ساخت که بهترپر
آنها «بطریهای آبی» بود . اما در انگلستاز
فیلمیازی تجربی بیشتر بهجنبش فیلمسازی مستند
در دهه سی مربو ط بود وازجمله کارهای قابل
توجه این دوره میتوان ازفیلم بینظیر بنيامین
بریتن با عنوان «چهره ذغالی» نامبر که ازپیوند
نماها ث ی که توسط دیلیو » اج » اودن برشن ويك
نفاش بهنامو پلیام کو لد استر یم ازمعادن ذغالسنگگ
گرفته شدهیو د» بهو جود اصت لنلای نیو زیلندی
انتدا برابترالیا وستن درانلسان فا فا |
مستقیم روی نوار پوت را ازجائیکه توسط
ریشتر وا فلینکت اد شد بود انس و فا
ازروش عادی نقاشی متحر لک استفاده میکند ولی
کارهای بعدی او درانلستان و درایالات محده
تماما بهفعا لیتهای تجربی درنقاشی متحر ت_
دارد .
+0۵
سینمایتجربی دهه سی وچهل آمریکا
فیلمسازی تجربی در آمرپکا بیشتر در دهه
سی توسعه یافت گو اینکه در دوران صامت نیز
نعدادی فیلم سینمای پیشراو سانخته شد . ماناهاتا
(«چارلز شیلر» و «پل استراند» 2 ۱۹۲) فیلم
امپرسیونیستی کوناهی بود ازنیویورك پاتاً کید
براشکال هندسی ساختمانها وحر کات کشتیها .
مردم وغیره وفیلم جزبره ۶ دلاری «رابرت
فلاهر تی » به گفته خود «فلاهرتی» شعری بهزیان
دوربین فیلمبرداری ازآسمان خراشهاست که
باعدسی تله فوتو فیلمبرداری شده است . نفوذ
اکسپرسپونیسم آلمان درفیلم «يك سیاهی لشگر
هالیوود» (۱۹۲۸) يك فانتری هجائی درمورد
بازیگران هالیوود ساخته «رابرت فلوری»
و «اسلا و کو وور کاپیچ» و فیلم «آخر بن لحظه»
(۱۹۲۷) ساخته «پل فجو» آشکار است . در
فیلم اخیر که توسط « لبون شامروی» فیلمبرداری
شد ویکی ازپرداختهشدهترین فیمهای تجربی
دهه پیست آمربکاست تمام لحظات زندگی يك
مرد در لحظه اعدام آزنظرش میگذرد .
در ۱۹۳۰ «لوئیسجیکویس» فیلم « کمیوز سون
منحر 2» را با بازیگری «جو گرسون» و کات
«هرشل لوئیس» بهعنوان دستیار فیلمبردارساخت
اینفیلم بررسی گسترش يك عشقبراساسجزئیات
و زبزه کاری مهم روانی است .
۱
و آلمان درسینمای تجربی آمربکا جای خودرا
بهرئالیسم روسی داد واستفاده ازحقههای سینمائی
از دور افتاده . فیلم «جاسوس» (۱۹۳۲) چارلز
ویپدور بااستفادهازنكتيك ۳0۳۸20۳ طوح[1*
فرار خیالی يك محکوم بهاعدامرا تنان میداد که
سرانجام بهقتل میرسد . رئالیسم جدید شکلهای
متعددی بهخود.گرفت مانند بررسی امیرسیو نیستی
شهرها درفیلمهائی چون «آثش پائیز» هرمان
واینبر کی . «صبح برونکس» جی لیدا «سپیده
تا سپیده» جوبرن و «باورفیه ائی برو اقعه»
لوئیس جیکوس . «جان فلوری» و «نتودور
هاف» در سم «آخرین مقاومت آقای موتور
بوت»را که يك فیلم هجائی درباره فرازونثیب
زندگی مالی يك سیاهپوستاست ساختند ویکسال
فیلمهای کوتاه دیگر برای تجربه درزمینه
و حشت بهداستانهای: «ادگار آلنپو» روی
آوردند - مانند «قلب خبرچین» (۱۹۲۸)
چارلز کلابن و «سقوط خانه آشر » (۱5۲۸)
« سیلینی وانسون » و «ملویل وبر» ۰ «رالف
اشتاینر » عکاس به دلابل دپگر ی فیلم سازیآغاز
ار او میخواست بااستفاده ازامکانات دوریین
نظررنازهای به حر کت درطربیعت بیافکند مانند
بازی نور رویآب در 0 112 «۱۹۲۹» حر کات
امواجدربا دو«+ .زاب وخزه دریائی» (۱۹۳۱).
بالا : حادثه (۱۵۴۵)
پائین چپ : نمره اخلاق صفر (۱۵۳۳)
پائین راست : خون شاعر (۱۵۳۰)
1
بعد نام «الیا کازان» همراه بانامهای «ایروبنگی "
لیر ؟ و «رالف اشتاپنر» درساختن فیلم «نان
شیربنی در آسمان» ذکر میگردد . فیلی ؟ ۲
براساس خرت وپرتهائی که درنودههای زباله
پیدا منشود ساخته شد بااین اشارهکه هرقدر
اوضاع در دوران کسادی اقتضادی بد باشد در
بهشت همه چیز مرتب خواهد بود .
سینمای پیشرو تااندازهای بنا ببلا ۶
اقتصادی وتااندازهای بخاطرمسائل هنردرنز دبا ۱
شدن بهسینمای تاطق بسیار محتاط بود . ازبهترین
فیلمهای ناطق تجربی این دوره میتوان از«لوط
درسدوم» )۱٩۳2( ساخته وانسون و«ویر» باه
کردکه نابودی شهر «سدوم»را بخاطر شیوع
همجنسبازی بهزبانی سمبوليك نشان میداد .
«ماری الن بوت» و «ندنمت» به پیروی .
ازتکنيك «فیشینگر» ساختن فیلم ناطق انتزاعی ,
را بصورت سمفونیهای بصری براساس موسیقی ,
که درآنها کمپوزیسیون دو گانه صوت ونصویر ,
باظرافت و گاه درتضاد بایکدیگر گسترشمییافت
آغا زکردند وانرا بهمرحلهای ورای انجه که
توسط خود «فیشینگر» انجام شده بود » رساندند
درفیلمهای آنها اجسام سه بعدی به كمك نداپیر
سینمائی حرکاتی ربتميك وتنظیمشده براساس
محاسبات ریاضی میا فرینند . ازجهله ::۰1 ۳۲
مهم آنها میتوان از «ریتم درنور» و «سمفونی
شماره ۳» (۱۹۳) و «تاراننلا» (۱۹2۱) نام .
برد . ازسایر سازند گان فیلمهای انتراعی میتوال ۱
از دا گلاس کر و کول نامبردکهدر ۱۹۳۸ «فانتاز .
ما گوربا شماره باك» را ساخت و «چارلزایمنر»
يك آرشیتک ت که فیلم خیره کننده«اسفالت سیاه»
(۱۹۵۰) او طرحهائیرا که پخششدن آب روی
اسفالت زمین بازی ایجاد میکند » نشان میداد ۰ .
تجربه درسیرهای آشنانری ادامه داشت ۰
«فیشینگر » که از ۱۹۳۵ درایالات متحده اقامت .
گزیده بود کارش را درزمینه طرحهای انتزاعی
متحرك و تنظیم شده براساس موسیقی دنباا ,
میکرد . اما «جان» و «جیمز وبتنی» ت۳5
#۹ بهخود آفریدند که «لوئیسجیکوبس»
]| چنین نثریح میکند : «آنها ابندا بك طرح
بیلی سیاه قلم تهیه میکنند . سپس به کمكدستگاه
جاپ ابنيك پانت و گراف وفیلترهای رنگی طرح
اولبهرا درحر کت بهابعاد سینمائی میر ساثند. آنها
باچاپ چند تصویر روی يك نوار » بزر کّسازی
ابتیکی , کاهش ابعاد و وارونه کردن » بهانواع
بنهایت متعددی از کمپوزسپونهای تصوبری
یت مییبابند. صداهای این فیلمها کاملا تر کیبی
است واغلب ازضبط مغناطیسی نوسا نگویهای
نها ی که باسیم به آونگهانی باطولهایمتفاوت
پینه شه وبهح رکت درمیاً ید » ساخته میشود .
کارهای این دوفیلمسا که خودشان آنهارا تمرین
میخوانند در حقیقت پلی بین فیلمهای نقاشی
منحر لك وانوای مختلف فبلمسازی هستند.»
«مایادرن» در ۱۹۳ پاهمکاری يكسازنده
فلمهای مستند بهننام «] لکساندر حمید» فیلم
گوناهی بهنام «سوراخهای بعدازظهر » ساخ ت که
برآن بك دختر «مایادرن» در روبا خودکشی
خویش را بهنظر میا ورد که درپایان فیلم وافعیت
اب . بهدنبال آپن فیلم «ماپادرن» » فیلم
یاندازه سمیو لیات «درزمین» (ع۱۹6) راساخت
گیرآن زمان ومکان حقیقی بهمنظور ایجاد
روابط نازهای بین اننانها وحوادت حابهجا
ود وشخصبت اصلی. (مابادرن) را با دثیائی
یال وظاهر ] فاقد ارنباط منطفی مرتبط میسازد .
فیلم مهم بعدی «مایادرن» تشریفات در زمان
سخ شده (٩ع۱۹) اس که در آنازسینه کورئو-
گرافی برای نشاندادن تغیبر هیئت بحرآنی يكث
بیوه بهصورت بك نوعروس, استفاده میشود.
اکسپرسیونیست دیگر درزمینه کورئو گرافی
(سارا آرلج» بود که درفیلم ناتمامش به نام
( درونبینی » (۱۹6۷) باعدسیهای تحریف
8 ازحر کات چند رقصنده که همه بدنشان
درتصویر دیده نمیشود فیلمبرداری کرد .
«اسلا کووو رکاپیچ» کهدر هالیوود روی
قدوین فیلهای بلند کار میکرد بههزبنه خود
فیلمهای «زمزمه جنگل» و «غار فنیگال» را
"ختکه تصاویری امپرسیونیستی از طبیعت
38 ند .ودرهمین روال «پل برن فورد» فیلم
زیبای «هشدار طوفان» را ساخت که موسیقی
ل توسط «دیوید راکسین» نوشته شده است این
ینمای مشاهده طبیعت توسط« لوئیس جیکوس»
در «درخت تنه تا سر» مطالعهای درباره کار يث
یکره تراش بهنام «چایم گراس» و در فیلم
«ساحل یکشنبه» تمرینی درفیلمبرداری صادقانه
آتورپین مخفی دنبال شد .
«هانس ریشتر» که در ۱۹2۰ از آلمان
اپالات متحده آمد فیلم «رقباهائ ی که پول
تواند تحقق بخشد» (۱۹-۷) را باهمکاری
خاص بااستهدادی چون «ماکس ارنست» »
نان لژه» » «مارسل دوشان» » «مان ری»
و «الکساند رکادر» کههر کدام سازنده ی از
اپیزودهای این فیلم رنگی سور رئالیستیبودند,
ساخت .۰ «جیمز براوتون» در «ساتفرانسیسکو»
فیلم هجائی «روز مادر» (۱۹6۸) را ات که
در 0 بزر کسالان رفتاری. کودکانه دارند.
«براتون» بهصورت پك فیلمساز بسپار تك رو
در آم ده کهبعدهادرا نگلستان بهفیلمسازی پرداخت.
در ۱۹۶۷ «جوزف وو گل» که يث اس ود دو
بالا : يك سیاهی لشکر هالیوود (۱۹۳۸).
وسط :20 11 (۱۵۲۵)
باثین : لوط درسوم (+۱۹۳)
فیلم روانی «خانه ورق» و «همه خبرها» را
ساخت . در « خانه ورق » تصاویر چاپ بت
پانماهاتی از زندگی و اشخاص واقعی ت ر کیبشده
بود. در همین دوره «یان هی و گو» فیلمهائی
نیمه انتراعی ورنگی بازیبائی تصویری فراوان
ومهارت فنی فوقالعاده ساخت ازجمله ۵۸-76
در ۱۹۵۰ و «زنگهای اتلانتیس» کهدر ۱۹۲
باهمکاری زنش و با کمك «لنلای» ساخته :
وموضوع آن شهر غرق شده دراقیانوس است .
با «آتش بازی» (۱۹2۷) اولین فیلم قا
توجه «کنت آنگر» بهآستانه سینمای زبرزمه
آمریکا میرسیم . دراین فیلم تماشاگر شاه
کابوسهای سادیستی يك هموسکسوئل است
گروهی ملوان هموسکسوئل را درتعفیب خوه
میبیند . سمبولهائی که دراین فیلم به کار در دد
شده نیرومندوبیپرده هستندوییا نکنندهموضوعی
که نمایش آن درزمان تهیه فیلم درسینماهای
عمومی مطلقاً ممنوع بود . بهدنبال این فیلم
فیلمهای دیگری نیز ساخته شدکه بهمسائل
" هموسکسوئل مییرداختند .از جمله «پارهای از
جستجو» (۱۹2۰) از «کورتیس هارینگتون»
که در آن يك هموسکسوئل بالغ درآغوش يت
زن قادر بهمهارکردن احساس انزجار خوبش
نیست . .با فیلمهای «روح» (۸- ۰1۹2۷
عاعش ر 6ع0تصصتجطن سناخته « ت بگو ری مار 1۹
پولوس».
سینمای زیرزمینی آمریکا ازاواخر
دهه چهل تا امروز
فعالیت گسترده فیلمسازی درسواحل غرب
آمربکا دردهه پنجاه روبه کاهش گذارد. «سیدنی
سوت و
برجستهترین چهرههای سانفرانسیسکو فیلمسازی
را درسالهای اولیه دهه پنجاه کنار گذاشتند .
آخرین آثر «پیترسون» فیلمی بهنام «کفشهای
سربی» (۱۹6۹) بودکه باعدسی تحریف کننده
فیلمبرداری شد وداستان مادریرا با زگو میکند
که سعی میکند باپسرش ارتباط برقرار کن دکهدر
لباس غواصی مرده است .
«براوتون» در ۱۹۵۳ «باغ لذت» را
وان خر ین ,فیلمش ساخت و اینکه در
۷ او یکبار دیگر بهفیلمسازی ,گشت وفیلم
طنز] لوه کوتاهی باعنوان «تختخواب» ساخت.
2۸
«جیمز براوتنون» دو تن از .
بالا : درزمین (۱۵۹44)
پائین : رژباهائ ی که پولمیتواند نحقق بخشد(۱۵4-۷)
درااین فیلم تس فا دوریین نختخوابی را که در
بهفیلمسازی نشو یق شدند
اشکال نیست( گو اینکه «آانگر» موفق شد فیله
" هارینگتون بهآمسریکا بر گشت و پس از اتما
فضای باز در روستا قرار دار وهمه اتواع قابل
تصور ازفعالیتهای شهوانی را مجسم میسازد
بعلاوه «فرانك اشتاوفاخر» در ۱۹۵6 در گذش
کننکه فیمه ای م۳ ۰ چو
«یادداشتهائی درباره بندر سن ف انس
(۱۹6۲) ساخته بود . ۱
در همین دوره سه تن از برجستهتربر
فیلمسازان لوس آتجلس «انگر» ۰ «مارک 9
پولوس» و « کورتیس هارینگتون » به اروه
رفتند وعلی رغم عدم موفقبت دروطن,» درفران
مورد توجه «ژانک و کتو» قرارگرفنند وبهاعتبار
موقعیّت خاص « و کنو » درفرهنک نرا:
البته بعدا متوحه۰ ۳۳
کهدراین کشور بیگانه نیز موقعیتشان خالی از
پراساس باله «مرد جوان وم رگك» کو کنو کهد
حال حاضر » دیدن آن بخاطر مسائل مربوه
بهحق نمایش میسر نیست بسازه) وازآن زمال
تاکنون مسیرهای غیر متعارفی را دنبال کر دها ند
حجاه ۱7۵۵۵ صسج ۷۷ که درآن يك کیمیا کر
خود بطلا مبدل میگردد » سینمای زیرزمینیر
بهاین خاطر که علاقهمند. بهحقههای قشنککو بسیار
درون گرا است ترك کرد و بافیلمهای «جذا
شب» و «بازیها» بهفیلمسازی تجاری رو آورد
ار کویر توس رن ۰ ۳
و در هرجاکه فرصت مناسب فراهم گنت فیاه
ساخته است ودرحال حاضر مقر کارش درزور
است..
«آنگر» بهآمریکا از گشت ويث نِ ۳
اسطورهای بهتام « گشای شگنبد لذت» که تدوین
ان در ۱۹۲۱۲ بهاتمام رسید ِِِ_ِ_ حاضر
درانگلستان اقامت دارد .
در دحه پنجاه فعالیتهای پرا کنده فلا
سازی درسواحل غرب آمربکا بیشتر مصدو؟
بهساختن فیلمعلای نفاشی متحر زاره بود .
«جوردن بلسون» بلالهام ازفیلهای درب
و «فیشینگر» از ۱۹2۷ کار فیلمسازیرا آغاز
کرد . «بلسون» که متناوباً ازنقاشی بهفیلمسازی
و دوباره بهقاشی برمیگرده از ۱۹۲۰ کارش ]
بیشتر محممود بهاستفاده ازبازی نور درذیل ٩۳۲
او ازتوزیع فیلمهایش جلوگیری میکند
این خاطر که آنهارا فقطدرمحلی که قابلک 9
توسط خودش باشد بهنمایش بگذارد .
«ماری منگن» و شوهرش «وبلارد ماس»
در ۱۹6۳ فیلم «جغرافیای بدن» را درتیوبورا"
ساختند » این فیلم بهمراه گفتاری ازبك شاعر
بهنام «جورج پارکر» دريك رشته نماهای سار
درشت قسمتهای مختلف بدن را نشان مب ۸
این تجربه بهتشکیل ِ گربفون من کرد
است
که اولین تجلی جنبشی که امروزه بهنام «سینمای
زیرزمینی» خوانده میشود بود وازجمله افرادی
که درزمانهای مختلف بهآن وابسته بودهاند باید
از «نورمن مك لارن» «ربن مور». «استان
بر کاژ» و «گریگوری مارکو پولوس» نام برد.
«ماس» و «مور» چند فیلم ساختند که خودبخود
های تتالی تبودند آها بر گنترش فعالیت
فیلمسازی درپابان دهه پنجاه وآغاز دهه شصت
وی نهادی داشتند ۰ ازحمله فیلهای قابل توجه
اين دوره«تصویر دربرف» (۱۹6۸) پسیکودرام
دردناکی ازيك هوموسکسوئل بیگانه با اجتماح
و «طر کار عشق» (۱4۵6) استکه آمیزش
جنسی را به زیانی نمادین نشان میداد . «ماری
منگن» بطور ستقل نیز چند فیلم ساخت.
وارباسونهای بصری روی ن وگوچی (۱۹2۰)
شتاب 6 شتاب (۱۹5۷) و دوابتیانا (۱۹۹) این
فیلمها بانقاشیهای متحرك سرزنده وشاد موفعیت
«منکن»را بهعنوان يك فیلمساز مهم تثبیت کرد.
(منکن» بهعنوان بك بازیگر دردنیای زپرزمینی
ح وا خنه شدهو ازجمله درفیلمهای «آندیوارهول»
نقش ایفا کرده است .
در دهه پنجاه يك سری جدید وشاعراآنهتر
از فیلمهای «سمفونیهای شهر» ساخته شد .
(شرلی کلارك» پساز شاختن چند فیلم دزپاره
رقص درسال ۱۵۹۵۵ «چرخ پل»را ساخت کهدر
آن ازطریق چاپ متعدد و بااستفاده از دوربین
متحرك , پلهای نیویورك به حرکت درمیاً یند
9اد اثر كلاسيك این نوع فیلم ۷.۷.3.۷
(فرانسیس تامسون» باشد کهد رآ نآ سمانخر اشهای
تبوبورگ از ورای عدسی تحریفکننده بصورت
کمپوزیسیونهای زیبائی درميآیند . این فیلمها
درژمانی ساخته ميشدکه تنها وسیله نمایش آنها
برای تماشا گران » سازمان سینما ۱5 «ایموس
ف و گل» بود. در ۱۹۵۵ «جوناس مکاس»
و برادرش «دولفوس» مجله «فرهنگ فیلم»
دا بنیان گذاردند که پساز گامهای لرزان اولیه
. بالا چپ
بالا راست : سرود . .
: آتشبازی (۱4۵۷)
0) ۰
پائین : خانه ورق (۱5۶۷)
بهپشتیبانی شجاعانه از «سینمای زیرزمینی»
پرداخت وکوشید آنرا درچهمار چوب کار
چهرههائی چون «ورتوف» » « آیزنشتاین »
و «فون اشتروهايم 6 معرفی دن ۱۵
«مکاس» تعاونی فیلمسازان نیو بور گرا تأسیس
کردکه علاوه برتوزیع فیلم » برنامههائی برای
تمایش انار فلسازای معا مت میداد
تأسیس این شر کت که اشخاص زبادیرا بهساختن
فیلمسازی زیرزمینی بود .
در سواحل غرب آمریکا «براوس بیلی »
تعاونی کانیون سینما را کرت 3 وظایفی
مشنابه سازمان «جوناس مکاس» داشت . فیلمهای
خود «بیلی» فشردهای ازتمام .خصوصیات فیلم--
سازی در ساحل غرب آمربکاراکه مشخص
به داستانگوتی و شوخطبعی است دربر دارد .
مهمترین کارهای او عبارتند از «دون کیشوت»
فیلمی کهقصد ترسیم تصویریاز زندگی اجتماعی
فرهنگی وسیاسی آمریکا را دريك سفر نمادین
دارد و«مر اسم عشاء ربانی» برای «دا کوتانیوز»
که نقلقولهائی از روسای قبایل سرخپوسترا
درچهارچوب جامعه بیماری که آنهارا نابود کرد»
ارائه میدهد. «بیلی» پیشگام دراستفاده ازتر کیب ۰
تصاوبر مختلف در دوربین (باپوشیدن قسمتهای
مختلف آن درلحظات مختلف) بودکه بهترین
نمونه آن پرتره شاعرانه و باعنوان «خیابان
کاسترو» (۱۹) است. رابرت نلسون بهزند گی
ظاه را پرزرقوبرق جامعه مصرفکننده آمریکا
توجه داره واغلب ازتصاویر آ گهیهای تبلیغاتی
ومناظر شهر استفاده میکند . فیلم «بلوند نیوی
2۹
5۰
کبیر» او بهسبك «دو نکیشوت» سفری پرحادثه
اس ات اهر ها اسب درفیلهاید کرش
«نلسون» بر نامههای مسابقهای تلویزپون» اسطوره
حرارت جسی سیاهان و کلیشه فیلمهای جنگلی
را بهاستهزا 0 «بروس کانر »فیلمهایش
را با کولاژی ازمواد موجود میسازد اولین فیلم
او «يك فیلم» سراسر ازنوارهای فیلمبرداری
شده از حوادث طبیعی وحوادث ساخته شدهبهدست.
انسان بو که بهصورت داستانی هر استالگ و کیهانی
ازنابودی و امید بهتولد دوباره تنظیم گردیده
درفیلم مشهور «اشعه کیهانی» او تصاویری با
حرکت سربع ازيك دختر برهنه درحال رقص
روی سیلان اغناء کنندهای از تصاویر اشیاء
گوناگون چاپ میشود . 1
همزمان بااین فعالیتها يك سری فیلم که
شاید بتوان عنوان نیمه زیرزمینیرا بهآنها داد
ساخته ميشد. اینفیلمها که باحداقل وسایل ونفر
خارج ازسیستم فیلمسازی ونمایش فیلم تجاری
ساخته میشد » اغلب از نظر طول نمایش مشابه
فیلمهای تجاری بود . فیلم «سایهها»ی جان
. کاساویتس بهاین نوع تعلق دارد . دراین فیلم
«کاساویتس» ازچند بازیگر حرفهای و تعداه
زبادی آماتور استفاده میکند وصحنههارا بروشی
آزاد وفیالبداهه فیلمبرداری میکند ۰ گو اینکه
هدفت ندوین شده-است . ازحمله
فیلمهای قابل توجه دیگر این نوع باید از فیلم
«فر اسوی قانون» (۷۰ - ۱۹۹) «نورمان
میلر» رمااننتویس مشهور نامبردکه 1
استعدادشرا درزمینه فیلسازی نیز بهآزمایش
گذاردهاست . دراین فیلم او حوادثیرا که دريك.
شب دريك ایستگاه پلیس نیویورك زخ میدهد
تعقیب میکند . بااشاره بهشباهتهای پین اصول
رفتارمجر یقانونومجرم. درفیلم *۷]2[05)006*
«میلر » نفش بك کار گردان فیامعای پورنو گرافی
را بازی میکند که خودرا نامز رپاست جمهوری
آمریکا کرده است ۰ «آندی وپرهول» شاید
پگانه کارگردان حقیفتاً قابل توجه این گروه
ازفیلمسازان باش . «وارهول» که يك نقاش پاپ
بود درفیلمهایش بهحداقل کنتر کار بازیگران
قناعت میکند وبهآنها آزادی عمل تقریباً کامل
طی سالهای شصت روند فیلسازیجدیدی
درآمریکا پدید آمدکه ازنظر سبك و محتوی
مشخص بهتوجه زیاد بهپدیدههای بصری است .
«ثونی کنراد» فیلمهمائی شاخت وه ماما از
کادرهای متناوباً سیاه وسفید تشکیل یافته ودر
آنها کیفیت خاصی از تفییر سرعت تعویض
کادرها وتآثیر آتها برچشم تماشاگر بوجود
میآید. «حماقتهای باردو»فیلم اندیشمندانهای
است از «جورج لاندو» باالهام از کتاب«مردگان
" تبتی» که تماما ازطرحهاء, نور وسایه تشکیل
۰ یافته است .
۷
«پل شارپس» فیلمهایش را با کادرهای
بکپارچهای از رنگهای بکدست وخا لصمیسازد
وحمدفن نابودساشتن اندیشه ا اه تماشا گر
بهمنظور فراهم آوردن «تولد دوباره بهصورت
خود بازیایی» است . فیلمهای بعدی او درباره
اندیشه درمذاهب شرق است . «مایکل استويك»
نقاش و پیکرهتراش فیلم کلاسپك «طول موج»
وتات انم ارت ای ای وال
و پنج دقیقهای. تشکیل شده که فقط چهار باربرای
تشاندادن چهار صحنه قتل قطع میشود . در اپن
فیلم «استويك» خواسته است حد نهائی فیلمرا
به عنوان يك وسیله بیان مشخص سازد و نیز
بهامکانات پنهان آن اشاره کند .
اسطای «زيرزمیتی» برآفریکا جائیکه
تعداد فیلمسازان زیرزمینی بیشك ازتعداد فیلم
سازان مسیر اصلی صنعت فیلمسازی پیشتر است »
بهتدریج صورت و عنوان نامناسبی را بهخود
میگیرد . در حقیقت در حال حاضر فیلمهای
فیلمسازان زیرزمینی نماینده بخش عمدهای از
فرهنگ آمریکائی است » فرهنگی که پارهپارگی
توا متس ام
سینمای زیر زمینی بینالمللی
از دهه پنجاه تا امروز
فیلمهای تجربی در آروپا دردهه پیست
وسی بخشی از جنشهای هنری سور رئالیسم
و دادائیسم بود . باافول این جنشها در آغاز
جنگ جهانی دوم و عزیمت تعداه زیادی از
مهرههای اصلیشان بهآمریکا: فعالیت فیلمسازی
زبرزمینی نیز در اروپا دردهههای چهل وپنجاه
روبه کاهش گذارد . درحفیقت تنها فیلمهای
زیرزمینی که درااین دوزه دراروپا ساحنه سل
نالا : سایهها «جان کاساویتس» ٩( - ۱۵۵۸)
صفحه_ مقابل - بالا راست : تیههای هاله لوبا (۱۹۲۳)
صفحه مقابل - بالا چپ : ۲دند1۲ ۷۲ ۴ (۱۱۹۵۵
صفحه مقابل - پائین راست : ازتباط (۱۹۲۱) لا
صفحه مقابل- بائینچپ : عص۵) اعنایب) 16 (۱۵۸)
کار فیلمسازان آمریکائی مقیم اروپا بسود.
کئورهای دیگر درپیروی ازسرمشق آمریکائی
برای آیجاد تعاونیهای فیلمسازی سستی ودرنگ
فراوان داشتند. دردهه شصت «جوناس مکاس»
و «آدامز ستنی» سفری برای معرفی فیلمهای
تجربی آمربکا در کشورهای مختلف ترتیبدادند
کهدربیشتر موارد نمایش فیلمهای تجربی آمرپکا
موجب پیدایش سینمای زیرزمینی در کشورهای
مزبور گردید. بدین ترتیب به زحمت میتوان از
پك جنبش کلی فیلمسازی زبرزمینی بینالمللی
صحبت کرد و گفتگو دراین خصوص ناگزبرروی
اشخاص معین متمرکز خواهد بود .
تنها فیلم عمده زیرزمینی اروپا در دهه
پنجاه «سرود عشق» ژآن ژنه است که در فررانسه
و احتمالا" پاسرمایه گروه نویسندگاتی که در
اواخر دهه چهل خواستار آزادی «ژنه» از
زندان شده بودند » ساخته شده «سرود عشق»
مربسوط بهروابط هموسکسوئل بین زندانیان
وزندانباتان سادیست آنان است و «ر نه» گذشته
وحال . واقبیتهای ذهنی وروپاهای شخصیت
هایشرا بهصورت مچموعه پیچیدهای درهممیتند
که پیشآهنگ تجربههائی مثابه درمسیر اصلی
فیلسازی (در کازهای اشخاصی مانند «رنه»
«فللینی» وغیره) است . درخاتمه و تاحدی
بهعنوان يك تعربف میتوان اظهار داشت که
سینمای زبرزمینی » گروه تماشاگراتی» جدا
ازآنها که مشتریهای دائمی سینمای تجارتی
هستند برای خود آفریده است . بسیاری از
فیلمسازان سینمای زیرزمینی ترجیح میدهند
فیلمهایشان فقط درمجالس خصوصی به نمایش
گذاردهشود وازاین نظربیشتر آنها ازفیلمهایشان
نسخههای هشت میلیمتری برای فروش به
کلکسیونرهای خصوصی چاپ میکنند . بی گمان
فیلمهای زیرزمینی بهقصدنمایش بهدفعات فراوار
و بترای کروههای مختلف ساخته میشود . آیر
فیلمسازان درعین حالکه باآخرین ابداعان
فنی آزمایش میکنند » گوئی که به گذشته ودورار
حامیان خصوصی فعالیتهای هنری مینگرند
باایتحال این گذشته نگری شاید درحقیقت آیند
نگری باشد . چراکه بیشرفتهای اخیر د
زمینههای نوارهای تلویزیونی » توزیع اب
فیلمهای شدیداً شخصیرا بر اساس سیستمیبههماا
اندازه شخصی میسر خواهد ساخت .
مار کوفر ری : من فیلیم تحار تیی میسازم جون قهر مان نیستم .
(0 ۱ ۵
- در «شر فیایی» شخصیت اصلیفبلم بكعقیده
ثابترا دنبال میکند » اين مسئله درفیامهای دیگر
شما هم دیده ميشود مثل «دلینجر مر دهاست» »
«روبای زندگی»۱» «یذر انسان» بطور کلی
تعقیب این عقیده ثابت در داخل يك فضای سته
مثل «شهر جزیره » واتیکان» وجود دارد .
- اینکه بگوئید شخصیتهای فیلم من همیشه
دارای يك «عقیده ثابت»هستند بنظر کمیمحدوه
کننده میرسد . درفیلم «شرفیابی» بطور مجزا.
درجائیکه شخصیت اصلی دبوانه نیستودرآرزوی
صحبت باپاپ است صلماً دراینجا میتوان آو را
بجای یکی ازهمین شخصینها گرفت ولیدرحفیقت
او محموعهای است ازشخصیتهای متعدد » او يك
مونه است .
بناب رین مباحتهایرا براساس: این عقیده که
آغاز خطرنا کی دارد بصو رت عادی و معمولی
شروع میکند . ومن موارد «پاتولوژيك» آنرا
بروی صحنه میآورم - گر شما قبول کنیدکه
همه ما مواردی «پاتو لوژيك» هستیم من موافقم».
درغیر اینصورت نه . ازطرف دیگر اگر فیلمهای
من باین سائل نمیپرداختند» جلب توجه
نمیکردند » من ترجیح میدهم کاری بکنم که
هنر پیشگان من تمئیلی ازاجتماع ما باشندکهدر
شکنم » زیرا-اکر شتقصبت فیل
«شرفیابی» دنبال يت عقیده دائمی است درست
مثل کاتو لیکهاست » آنهاهم همینطور ادایوظیفه
سئوال راجع بهدورنمای «پاتولوژيك»
ثیست . من فقط متوجه شدهام که شخصتها بطور
کلی تاانتهای این ثبات پیش میروند و بعد
میمیر ند . «روبای زندگی» نمونه بارزی است
دراین مورد .
- بله » ولی در «رویای زندگی» قهرمان
فیلم همانوق که روا هتکن جهر کلط اسشت ۰ در
«شرفیابی» هم بهمین ترتیب »"ازطرف دبگر من
میخواستم انرا بصورت کتیبهای دربیاورم :
که باعث رئج من است » بحال خود
میگرید».
رت
- بههیچوجه محدو دکننده نیست » ایناصل
خبلی کم اتفاق میافتد بخصوص اکنر اوقات در
فیلمهائی که گفتار دارند. فقط کافیست کهفیلمهای
قلابی سیاسیرا بیاد بیاوریم تااين اختلاف نشان
داده شود . ۱
موافقم » ولی برای من «شخصیت فیلم
با عفیده ثابت» آدمرا متوجه این مطلب میکنددکه
این مرد به «هیتلر» شباهت دار که درشانزهلیزه
پیاده میشود وفریاد میکشد : من فرناد شمارا در
این سطح قرار میدهم . من آنرا باين صورت
نمیپذیرم که شما آنرا درکنار مردم قرارمیدهید
نه » دررکنار موارد استثنائی . سردم ازاینکه
کاتو ليك باشند یکدبگررا دست میاندازفد بچهها
رااغسل تعمید میدهند » بعد مراسم خواندنسرود.
ازدواج » تدفین . تمام جامصه تازمان مرگ
«با عقاید ثابت :و دائمی» زنددگی میکند .
- قهرمانان شما اجتماعیرا ترسیم میکنند
کهاز اننقادکردن شانه خالیمیکنندآنها برسشهای
خودرا محدود میکنند . این باعث میشو که
آدمهای بخصوصی فیلم شمارا بیارزش قلمداد
کنند درحالیکه گفتار هنر پیشهها را با گفتارفیلم
عوضی میگیر ند .
-من «عقیده ثابتی» دارم » به گمان من
بوجود آوردن گفتار «مفید ونتیجهدار»درفیلم
غیرممکن است . .باساختن گفتارهای منفی آدم
کاری اتجاممیدهد که اضطراب و تشو یشبخصوصی
برمیانگیزاند. قنها چیزی که باك فیلمساز میتواند
انجام دهدعرضه کردن يك تحقیق است . درداخل
اچتماع ما وباتعلیم ما » بیان بلث گفتار «سودمند»
بهفکرهم یکت راشتی بخاطر چه «سودمند»
برای شما این معنی را میدهد ؟
عفاید اصلاحطلبانه ؟ من مخالف نیستم ولی
چه کسی دارای عقاید سودمندیست؟
با وجود این بعد از .«روبای زندکی»
تغییر انی بوجود آمده . بعدازفیلم «دلینجر مرده
است» .
هرفیلم شما نقدیاست برفیلم قبلی ما
فیلم «شرفیایی»را بعداز «لیزا» میبینیمدرحالی
که شما این فیلمرا قبلاز «لیزا» ساختید - ۳
پرتو فیلم «شرفیابی» . فیلم «لیزا» فقط بصورت
يكفيلم نوستالژيك بز رگ جلوه میکند کهشهادتی
است در باره خرده بورژوازی - در مورا
«شرفیابی» ۰ اين فیلم ۰ فیلمیستکه همان
است نهاستعارهای ..
-.بخصوص این فیلم استعارهای نیست
شاید آبستره باشد . ولی کاتولیکها آبستره
نیستند » طربقه دنبال کردن آئینی وتمام لحظاه
آداب و رسوم مذهبی آنها درسیستم قدبمی ثبت
شده » آنهلا آستره ومتحد هستند .
در «دبر» این شیطان چهارمتری وجود
دارد . مطمئن هستم که رهبران دینی فکر میکنند
که او شیطان است .۰ . . بکسال پساز فیلم من ؛
«پل ششم» علناً اعلام کردکه شیطان وجوه
داره . من شیطانر) دردیر میگذارم و کاتولیکها
اورا مثل شیطان میبینند . ۰ . آبستره ۰ ۰ ۰ ادم
وارد راه مرگی میشود ولی همه قهرماتان من
متحد هستند ! حتی اگر این يك طریفه تجریدی
پاش - تکنولوژی واتیکان بصورت بك اتحاه
جلو گر شده است .
کاتولیکهای جهان مطایق تصمیمات او رفتار
7 مه گ 1 : 1
۰.۰
9ص ۳9 :
«یوه ی ۳ ی
ای سس ٍِ
۱۳2
966
باید بحالت اول بر گردانید .
«شرفیابی» فیلمیاست اجتماعی » این فیلم
به «دلینجر مرده است» مربوط میشد . در کنار
راه «بذر انسان» و «لیزا» ولی غیر ممکن است
به من برچسب بزنند . فللینی » فللینی است .
لونه », لونه است وجان فورد » جان فورد » ولی
«فره ری» ؟ اوائل مردم متفتتت : هرال سیاهه
بعد شروع کر دند به گذاشتن برچسب . نمیدانستند
که فیلمهای منخوب هستند یابد. وحالا میگویند
خوبست باشد » ولی با «شرفیابی» من يك فیلم
اجتماعی باسپستم ساختم .
-راجع به واتیکان از سندی استفاده
کردهاید ؟
- بله » من چندتائی کتاب خواندم » البته
این هیچ مفهومی نداره . خصوصاً روزنامههائی
را خواندم که مربوط بهچندین سال پیش بودند
وخیلی جذاب استکه آدم بتواند نضجگرفتن
فاشیسمرا درجائی بخواند بدون آنکه احتیاجی
بهمتون پیچیده ودشوار داشته باشد . .
وقتی میگویید «شرفیابی» يك فیلم
اجتماعی است منظورتان اینسنکه این فیلم يك"
فیلم سیاسی است ؟
3
ما رکو فرهری در فیلمی از
«پازو لینی» با نام «خو کدانی»
سیاسی » فقط يك شعار است ! برچسبها
هم همینطور ۰.۰ . بخصوص «سینمای سیاسی».
این برچسب » برچسب تامطبوعی است. درست
مثل راهزناتی که وارد کار سپاست میشوند . فیلم
«شرفیابی»را میتوان تجزبه وتحلیل کرد» تحلیل
محتوی فیلم : تحلیل اجتماعی ۱۹۷۲ ۰۰ .
-ولی يك فیلم فقط تنها بامحتوی خود
وجود ندارد؟ ...
رت 2
- آنچ ه که فیلم را میسازد میتواند معنی
بوجود آورد ۵ب
.- اینکه فک رکردن بهساختنفیلمهایسیاسی
اکون انگ رفس من اینرا هد 3
- حتی اقدام «ژانلو كگودار» را "٩
- دراین مورد من برچسب میچسبانم .
«دیودار» بت ستماوی ارت است..
- درمورد «پیه روی دیوانه» بله ودرباره
« مسارزات در ابتالیا » مهناه:1 طا 1,066
که روی يك تحلیل بنا شبه » چه ٩ . . .
- «مبارزات در ایتالیا» فیلمی است کهاز
تویسنده اش ملهم است . خواست سینمای سیاسی
ات انم یل ات ب وی ابوداد دن
سینمای خود » يك تصمیم هنری وآریست و کرات
مربوط بهمولف است . من هنگامیکه راجم
بهسیاست صحبت میکنم دچار اختلال وحشتنا کی
میشوم ,ولی بافیلساختن من امیدوارم . اگر من
فیلم میسازم » چیزیست که فکر میکنم . کار من
ساختن فیلمهائی مطابق باسیستم است . خارجاز
اینها بموازاتش کار دیگری انجام میدهم. بدون
شك بخاطر اینکه بهخودم شناسائی خوبی بدهم .
من يك خوك هستم » مثل دیگران. که فیلم
میسازم . من فیلم تجارتی میسازم نهفیلم زير
زمینی » من فیلمهای تجارتی باهنرپیشگانی مثل
«گاسمان » تونیاتزی » ماسترویانی » پیکولی؛
کاردیتاله و دنوو» میسازم . من درداخل سیستم
- راجعبه «کارملوبنه» چه فکر م۳
- انواع واقسام «بنه»دروهله اولبخودش
میرسد . مسئلهای ندارد . تنها اوست بعنو ان
هنرپیشه وچهرهاش وشما درفیلمهایش هرچیز که
او نباش حذف خواهید کرد ويك پرسوناژ روسی
بدست میا ورید «چر کاسف» در «نوسکی» . .۰
«بنه» همه داستانهایشرا نقل میکند همه چیزرا
پاش ام رد ۳
ره
«ما ر کوفرهری» درفاصله دو
صحنه از تهیه فیلم «به زن سفید
پوست دست نزن»
برای اينکه بهتر زندگی کند .
- او ازیولدارها پول میگیرد نهازفقرا...
- ازمردم پول نمیگیرد» درست مثلداستان
"راهزنانکه پول ثروتمندانرا میدزدیدند نهفقرا
"را برای اینکه فقرا پول ندارند . من دنبال
سینمائی هستم » مطابق سیستم » درحالیکه سینمای
مطلوب خودم نیزباشد. بنابراین بایستیخوشبخت
باشم . ولی نیستم . چون فکر میکنم که سینمای
بیهودهایست . بر گردیسم بهزبانی که بکی از
" «عقاید ثابت» من است .
3 من دوست دارم زبانی که برای همه مشتر (ك
شد بیایم . این فقط خارج ازقوانین زبان
بورژوا ممکن است . شما بمرابطه تکنباکه داسینما
فکر میکنید ولی موقعیت تماشاچی اين نیست .
تماثاچی تصمیم میگیرد که فیلم «فرهری» را
بهپیند » همانطو رکه میم ی ق «ینه» را
ببیند . عدهای بخاطر فورمولهای رایج سینمانی
بدیدن فیلمش میروند . عده دیگر بخاطر اینکه
«فرهری» وجدان بد آنهاست . من آدمهای ابله
1
را نشان میدهم ولی تماشاچی بورژوا نمیبین که
اینها ابله هستند . چکار بایدکرد ؟ درآغاز فیلم
بنویسیم پرسوتاژ < ابله ؟ بورژوای ابتالیائی شکم
سیر است او درمعرض بیپولی واقع نشده
درحالیکه دو ابله من در «لیزا» آئینهای ازخود
او هستند .
«شرفیابی» نیز همینطور است , پرسو تا
يك ابله است که ازوجود قدرت دفاع در
فیلم «بذر انسان» مرد درحد يك ابله نشان دداده
میشودومردم میگوبند که من زنرا مسخرهمیکنم!
چکارباید کرد؟ هیچگونه تفاوتیبینپرسوناژهای
«شرفیابی» و ٩۰ درصد ازما نیست وآنها قبول
میکنند . ولی آنها ازاینکه بهپینند زن تنها
پیت اه آفرل اس تاه الی مک
مردم طربقیراکه داستان فیلم ِِ آن نو شته
شده قبول نمیکنند .
من ازفورمول قدیمی استفاده میکنم »
تافرمول جدیدی جانشینشان کنم . ولی مردم
نمیپذیرند ومایلند که درپایبان فیلم «لیزا»
هواپیما دو قهرمان مرا باخود بهآسمان ببرد !
چه باید گفت ؟ دلم میخواست فیلمهائی
بسازم که میگویند بد است وبنظر من عالی هستند
مثل فیلم «بازی علمی» از لوئیجی کومنچینی
و «دکتر بیمه» از «لوئیجیزامپا» بنظر من ا:
گفتگو توسط : نوئل سیمسا
#۶ مار کو فرهری - متولد ۱۵۲۰ درمیلان -
سالهای چهل شروع بساختن فیلمهای تبلیغاتی میکنا
در تهیه چند فیلم ایتالیائی سمتمدیریت تهیهرا عهدهد
میشود , ۳۹
درنگارش سناربوی فیلمهای متعددی همکار
میکند - ازسال ۱۵۵۸ دراسیانیا شروع بساختن ف
مینماید . فیلمهایش از طنزی سیاد و خشن آ کب
هستند. طنزی که گاه بصورتی مستهجن ومبتذلدرمیاٍ
فیلمهای عمدهاش عبارتند از : بستر زناشو
(۱۵۲۳) - همسر زن ریپثو (۱۵۲۳۲) - حرم ٩1۷(
دلینجر مرده است (۱۵۸) - شرفیابی (۱4۷۱)
لیزا (۱۵۷۱) - پرخوری (۱۵۷۳) - بهزن سفیدیو
دست نزن (۱4۷۳).
2۱ حنا-62رظ
۳ - «بذر انسان» در «کانون فیلم ابر ان» نما
داده شد .
«ثیلیانا کاوا انی»
لبلیانا کاوانی. آ گاهی 9 9حدان...
۲,۱۲,1۵۱11 0۰ ۱
لیلیانا کاوانی؛ در مدت زمان خیلی کوتاهی» درشمار فیلمسازان پیشتاز ایتالیا در آمده است وب یگمان
بز رگترین کا رگردان زن آن کشور است. حضورش را نخست با فیلمهای کوبنده و ستیزهجوی تلویزیونی
با مضامینی چون رایشسوم» زنهای نیروی مقاومت ومسألة اعادة حیثیت از فیلیپ پتن» اعلام کرد. در۱۵1۵
نخستین فیلم تلیفیاش - آدمخواران - را برای سینما کا رگردانی کرد که در«جشنواره فیلم لندن» بهپرده
آمد. آنگاه تا امروز از نظرها غایب شد. درطول تقریباً ثشما هگذشنه» آخرین فیلم تألیفیاش «نگهبانشب».
موفقیتی بینالملای بدست آورده است» ر کورد فروش را شکسته واز میان توفانی از مجادلة انتقادی عبور
کرده است. ابنك» او در "رم دستاند ر کار ساختن فیلمیاست درباره نیچه وانقلایی که درنحوة نفکر بوجود
آورده است. ۱
فیلم «نگهبان شب» که در سومین جشنواره فیلم تهران نماش داده شد. حالاً درتهران است و بزودی نمایش
داده خواهد شد . این گفتگو تماشاگران احتمالی ابن اثر را در مسیر دید وبرداشت خضاص « کاوانی »
ازسائل مختلف مطرح درفیلم قرار خواهد داد .
51
- نگهبان شب فیلمیست سرشار ازنمادت
اپی » نمونة خیلی آشکارش خود شب » البته
حس میکنی که وابستگی خاصی باشب دارید ؟
- یله . آترا استعارهبیبرای نهاد نیمهشیار
میدانم. مقصودومعنی عنوان فیلم اینستکه ما کس»
وش دبرك بو گارد » دقیقاً نگهبان - با دربان-
قب است .
و
واشننه باشد ؟ درجائی ازفیلم ما کس میگوی دکه او
يها زندگی میکند » چون درروشنائی . ...
پر روز احساس شرم میکند .
- او احناس گناه میکند . درصورتیکه
دپگران نمی کنند . همانطو رکه » براستی » بیشتر
مجرمین غبر نازی جنگ نمی کنند . همانطور که
پراستی » بیشتر مجرمین جنگ » دره رکشوری »
تمیکنند . این موقعیت امروزه است . ما کس شب
را نوعی پناهگاه مییابد . او مثل موش کلیسا
حس مبکند . دراین دور بعداز جنگ (وین ؛
۴ ) مثل يك موش کلیسا: زندگی میکند :
خاموش .۰
"- موضوع فیلم چطورپیدا شد؟ بینمجرمین
چنگ . بین آدمهای ی که رفتار اس اسرا تجر به
کرده بودند - کسانبکه در بازداشتگاههای نازی
بودند » خبلی جستجو کردید ؟
وم تلویزبون ایتالياکه درآنزمان تازه بکار
9 بود . . .یات کانال فرهنگی : فیلمی چهار
کاعته ازا لمان هیتلری : «داستان رایش سوم» .
این در ۱۹۲ بود وتاآآتزمان» درایتالیا هیچکس
لربارة ایندوره آشکارا حرفی نزده بود . در
وانشگاه که بودم » فاشیزم ونازبسم اصولا" هررگز
مطرح نشدند . من فیلمهای خبری داشتم --
ساعتها وساعتها فیلم خبری از لمان » ازآمریکا,
۱ آژشوروی - چند هفته نتم واین تصویرهای
خصر نازیرا نماشا کردم . عاده اوليه فیلم خبری
گرآنزمان خیلی کمیاب بود . وتماشای این
فیلمها , تجربهیی هولانگیز . تصور میکنم
توانید ریشههای «نگهبان شب»را درآ نزمانپیدا
کنید .
تصوبر من ازعصر نازی » زمانیکه برای
ماختن فیلمهای تلویزبونی دبگر تحقیقکردم»
وسیعترشد. باشماری ازسیاستمداران» زمامداران»
جفوقدانان و افسران ارش برای ساختن فیلمی
هستند درمورد مسئلةٌ اعادهٌ حیثیت ازفیلیپ پتن؛
مصاحبه کردم . بااعضای جبههٌ مقاومت ملی س:
#ردم ی که دراین عصر زیسته بودند » مردم ی که
آزمهماننوازی اس باس رنج کشیده بودند -
خرف زدم که ثابت کنمچنین اعادةٌ حیثیتینادرست
است. سپس چند برنامهٌ دیگربرای کانالفزهنگی
درست کردم : بکیشان دربارةٌ زنهای عضونیروی
قاومت ملسی بود» برای اینکار باچندتن آز
زنهایی که دربازداشتگاههای نازی بودند» مصاحبه
- اولین فیلم من يك مستند بود برای کانال .
بالا : «لیلیانا کاوانی» . درك ب وگارد را برای صحنهای ازفیلم .«نگهبان شب» آماده م ی کند .
پائین : «شارلوت رامپلینگ» و «درله ب وگارد» درصحنهای ازفیلم «نگهبان شب» .
کردم ۰ ويك بر نامه یکساعته دربارةٌ نسل بعد از
جنک : بعنی بیست سال بعد , کهدر ۱۹۲۵ ساشته
شد . و کوششی بود برای فهم اینکه نسل بعداز
جنگ درپارة اروپای ۲۰ سال پیش » چطور فکر
میکند . دراین خصوص تعداد زیادی اشتباهوجود
داشت . من » باجوانهایی ازسه دانشگاه گونا گون
آلمانی مصاحبه کردم ودریافتم کهآنها نهتنها دورة
نازیرا نادیدهمی گیر ند» بلکه اینکاررا بدانستگی
انجام میدهند - که مجبور نبودند. درهرصورت
اپنها برای «نگهبان شب» نوعی زمینه هستند .
من بهمةٌ اینها بسیار علاقمند بودم وبرانگیخته
شده بودم که با کارم پیش بروم.
- در بافتتان از اساسهار | ا زکجاگر فتبد»
بویژه ای ن که » ماکی در بازداشتگاه ازهمه چیز
فیلم م ی گیرد .
- در زمان نهيهٌ برنامههای تلویزبون
چیزهای زبادی یادگرفتم . نازبها واقعا عاشة
سپنما بودند و دوست داشتند همهچیزرا بصورد
فیلم درآورند ؛ اینکار را خیلی خوب انجا
میدادنند تا ند فا ۳
داشتند. خیلی از اس اسها دوربین لیکا هتم
داشتند - مثل همانکه ما کس درفیلم دارد : ۲۲
پك «لیکا»ی اصل سالهای ۱۹۰ است . آنه
فقط عاشق فیلمسازی بودند . ازهمه چیز » حن
بدترین صحنههای شکنجه. این يك سر گرمیبو؛
این قضیه اثر زیادی درمن داشت . امریکائی:
هم درست مثل آ نها هستند: وقتی بحنک هیر وا
دوست دارند ازهمه چیز فیلم بگیر ند . این ند
من کوشئیست برآی برونگراپی بیشتر فاه
گرفتن ازآنچه جربان دارد .
"- درپژوهشهاتان درمورد نازبسم باشکلی
ا زگناه عمومی برخورد نکردبد ؟ جرمی وجود
دار د که متوجه ملت آلمان باشد ٩
- بعداز < جنگ » سرهنگه!ا ۰ گروهبانهارا
مقصر دانستند » و ناه افسرهارا وافسرها
هیتلررا ۰ جرم دستبدشت میگشت - هیتلر مرده
بود وبهقضیه پایان داده بود . مثل این بودکه
نازیسم ازمریخ آمده باشه . کسانیکه تاریخ این
عصررا مطالعه میکنند » کتاب وپلهلم رایش را
میخوانند , که درواقع » در ۱۹۲۳ آنرا نوشت.
و فورا درآ لمان توقیف شد . این کتاب ازنازیسم
چون موردی حرف میز ند که گویبی نوعیبیماری
روحی باشد . نازیسم منحصراً آ لمانی باایتالیائی
نیست - مال هرنژادی میتواند باشد . تازسم »
ازيكنظر » نوعی بیان عدم رشد است . جاععهیی
براساس منع جنسی کهدرآن مرد احساس قدرت
میکند - حتی ازنظر جنسی - وقتیکه دارد
بونیفورم ننش مبکند . وقتی که دارد بيكك ارباب
- شما بنابراین » فکر میکنی دکهنیروهای
اس اس ازنظر جنسی وضع خاصی داشتند ؟
- بله . درعصر نازیها که تحقیق کردم ۲
باین نتیجهرسیدم که اس اس آ ئینیهمجنسگرایانه
بود - ۲ گاهانه پا ناخودا گاه دانسته پا ندانسته .
آنها گروهی خودپرست بودند . بونیفورم آنها
بادقتی ویژه بر گربده شده بود » تقریبا مثل لباس
نگهبانان بیتالمقدس باربخت جدید وسبك قرن
پیستم . آلبرت اسپیر 6 آدمی عادی و خانوادهدار
ازطبقه متوسط که درنورمبر کی کرئو گرافر --
طراح رقص وحرکت بود - نوشتهاستکه چطور
هیتلر وحزب نازی اغوایش وتان . مداتی
درحدود بیست سال او از خودشمیبرس د کهخوب
روی زمین چطور چنین چیزی ممکنست ؟
آما او گول خورده یود . دراول ماه مه ۱۹۶۵
وقتی مرگ هیتلررا شنید . عکس قاب گرفته او
را کهدر کیف بغلیش نگاه میداشت » بیرون آورد
وبان نگریست و گریهکره . بااینحال » درآن
, اقلمناشست برای در لک ات بدیده ۰ سر تاسر
تازی » وبوبژه آیین اس اس . هیتلر يك خدا
بود. بوبژه برای نیروی اس اس. نیروی خاصی
" که قدرت زبادی داشت . آنها مثل فرشتگانسیاه
بودند» فرشتگان زیبای شب . درحقیقت »
آسمکهایی آفربده يك طراح . تأثیر عظیمی هم
مبگناشتنه ۰ در مصاحبه یی سییر دز هو سا
پیش, او ازیکی ازآخرین اجتماعاتدرنورمب ر کی
حرف زد . سران نازی خیلی چاق و بدریخت
شده بودند واسپیر نمیدانسث.چه کند. ترتیبی
دا که درم اسم » نور لازم ازسطح زمین بتابد-
از زیرپای مدعوین . واين باعث شدکه آنها
بارپکتر ومناسبتر بنظر برسند . او اینرا باز
ارت و( 7
چنین چیزهابیرا پردهپوشیکنند واین وافعی
رااکه دیگر آنقدر زیبا نبودند » پنهان کنند.
چیزیست که موقع ساختن بخش رقص در «ن؟ 5
شب » درفکر داشتم -- وقتی آن مرد جوان
رقاص » پیش از دوستانش بهصحنه میاید . معمای
ایس ار ۰ 8۰
- ديرك ب و کارد فیلمرا بك داستان عشق.
دانسته است . دراینمورد چه فکر میکنید ؟ .
- بله » بك داستان عشقی است . نهيكقصا
احساساتی عشفی . متل <عشق انار شکس ۳
که عشق همیشه چون نمایشی - درام - روی
میدهدکه باآن » تمام موقعیتها - موقعی"
اجتماعی - سیاسی » موقعیت روانشناسی -
سر نهاده میشود . این نمونهٌ پیچیدهایست . این
فیلم داستان عشقی بمفهوم «نمایش بز رگک» نیست.
نوعی قصه عشق است که درآن شخصیتها صاحب
تجربههای بزرگ ودانش زیاد هستند ۰ این
خصیصه » به دو شخصیت فیلم اجازه میدهدکه
جاندارتر وهوشیارتر ازدپگر شخصیتها ۳
ودرواقع » | گاهتر . آنها موجودات انسانی
- پایان فیلمرا بدبینانهمیدانید باخوشبین
با هیچکدام ؟ ۱
- عامل پیوند بین ماکس و لوسیا - نقش
شارلوت رامپلینگ - این بو که همدیگرراخه
میشناسند. آنها هر کدام بحاطر چیزی کهدر ۱5
بودند » احساسگناه میکنند . ازيك نظر » این
مسأله ازانهما يك انسان میسازد . میدانند 85
پیوندشان - باهم زیستنشان - سبب مر کشان
خواهد شد ؛ راه فراری نیست . نمیتوانند فقط
يك چمدان ببندند وبکنار دریا بروند. اینبستگی
دارد : آنها درست سوی همین پایان و انجام
کشیده میشوند . آنها نقشیراکهدر بازداشت۳ا
داشتند » میپذیرند - که نازیها عموه
نمیپذبرند .۰ فرق ماکس و دیگران درهمینست :
- بافکر «نگهبان مب کی از ۳۳ آشنا
شدید ؟ پیش از ای نگفتهابد که این فیلم ر اشخه خصی -
ترین آثر خود تلقی میکنید .
- درست است . من بسفارش تلویزبون دو
یلم تلیفی ساختهام س یکی دربارة سن فرا
او آسسی ودیگری دربارهُ گالیلهئو ويك فیل
برای سینما تس «]دمخواران». این آشنائی در
۸ دورء شورش سیاسی حاصل آمد و درواقع
درست مناسبموقعیت آن لحظه بود. درصورتبکه
«نگهبان شب»خیلی خیلی آ هسته درذهنم گسترش
مییافت . فیلمنامهرا در ۱۹۷۰ نوشتم وفقط در
پابان ۱۹۷۲ توانستم کسانیرا پیداکنم که بودجه
فیلرا تأمینکنند . هیچکس زبر بار آننمیرفت»
چون فکر میکردند فبلم خیلی مشکل است »
بلی پیچیده است . اما مردم خواهند رفتواین
وع فیلمرا خواهند دید . .. و در کش خواهند
ده ۰
- فیلم «آدمخواران» کداميك از عوامل
سپاسی موقعیت ۱۵۸ را مشخص میکرد ؟
-تاحدودی روالتم فیلم » همدستی عامه
است درهرنوع موقعیت سیاسی . حتی هیچکاری
تکردن » بك تصمیم است وییانکنندء آ گاهی
ای فرد .فیلم بف استعازم» است: بعشهرری
روپائی مربوط میشودکه درآن انقلابی روی
میدهد وهمه انقلابیها تا میشو ند . حکومت
فاشیست دستور میدهصد که بدنها نباپد پوشیده
ات واه رکه هبدن » بمانند » درهمهجا؛
درخیابانهای شهر ودرجادهها . این يك هشدار
است ؛ میخواهد انقلاییون منتظر آیندهرا بهراس
افکند . ومردم شهر همینطور درخیابانها راه
میروند » روی اجساد پا میگذارند» بیآنکه
بهموقعیت توجهی بکنند خیلی آرام بزندگیشان
دامه میدهند . آدم میتواند . . . سرانجام بهر
چپزی عادت کند . . . زیرا اکثربت مردم دارای
وجدان نیستند » يك وجدان اجتماعی - يكث
وجدان همهگیر اجتماعی . اما جوانهای شهر
پرای زنددگی بروشی نو» مبارزه میکنند . شماری
ازمردم شهر آنها را حیوانات وحشی مینامند »
فو راهن حصات
زنددگیرا بهتر سازند . باحمل و دفن اجسادآغاز
میکنند » وباین تراتیب شکوهی مپیابند . .
شکوهی برای انسانیت .
- «آدمخواران» و «نگهبان شب» هردو
و نیز بیشتر فیلمهای پیشین تلویزیونی شما بااین
فرن ارتباط زیادی داشتهاند . چه چیز شما را
سوی محتوای دو فیلم تألیفی تلویزیونیتان در
من فرانسیس وگالیلهو جذب کرد ؟
من پامذهب کاتوليك بزرگ نشدم ودر
ِ دص و پیشاز و دربارءٌ
يك قدپس بسازم » زیرا يك قدیس برای من
معنای زیادی ندارد . بعد کتاب خیلی خوبی
خواندم که بقلم بكك غیر کاتوليك بود » ودریافتم
که سنفرانسیس موضوع خوبی است . فیلمداستان
ماجراهای مرد جوانی استکه برای من » برای
بیشتر آدمهای نسل من وبرای بیشتر آسهای
سل جوانتر خیلی آشنا بود . اورا نخستین هیپی
یافتم . او میخواست زندگیرا ازنو کشف بکند ؛
موجودیت بطربقعادی ویکنواخت برایشجا لب
نبود . او زیبائی جهانرا کشف میکند » واین
آزاو يك شاعر میسازد » زیراکه طبیعترا برای
آولینبار میبیند . میبیند که طبیعت چقدر
ژییاست وعمللا" موفق میشود بااين زیبائی رابطه
پیدا کند . من اورا اینطور دیدم » اما وقتی فیلم
ازتلویزیون پخش شد » مسایلی پیش آمد . در
ایتالیا » سنفرانسیس يك قدیس بزرگی است »
اما درفیلم ازدید گاهی کاملا متفاوت تا
شتی است ۰ حوان۱۱ ترا ند رت و و۱
داشتند » اما | کثریت مردم اعتراض کردند .
درواقع » همه چیز ازپارلمان شروع شد : مگر
نمیبینید ؛ سن فرانسیس يك قدیس بر رگ است»
بك قدیس نگهبان . فیلم برای بیشتر مردم اصلا"
قابلقبول نبود. آنها پرای سنفرانسپس کلیساها
سلاخته بودند - این بك آیین بود . درصورتیکه
سنفرانسس ازهمه اینها مرت داشت ۰ تال
این برایم تجربهٌ جالبی بود .
فیلم کالیلهئو يت زند کینامة ساده نبوه :
فقط بهبخشی از زند گی او میبرداخت : محا کمه .
گالیلهئو قسمتی ازيك جنبش روشنگری درایتالیا.
بود - دانشمندان وفیلسوفان - وآنها واقعیت را
بطریقی کاملا" متفاوت با کلیسای کاتوليك تفسیر
میکردند . و کلیسا هردانش نو » تمدن نو »
و روش نوین اندیشیدنرا حذف میکرد . آنرا
کامالا" منجمد میکردند . این دورءٌ خاص برایم
جالب بود » زیرا کلیسا دراپندوره برای هميشه
ازپین رفت . واين ایمان عامرا که مردان دانش
ازرکلیسا بودهاند» ازست داد وهر گز دوباره
بدست نیاورد .
- باین ترئیب درواقع این مسئله بهبر نامه
فعلیتان » فیلمی دربارٌ نبچه » مربوط میشود ؟
کار اوهم » همانند گاثیلو راه تازهیی در تفکر
عرضه کرد .
-ببله . فیلم دربارء آن بخش از زندگی
ار ما
میکند. او زن خاصی بود» بك زن خیلیوارسته.
نظربانی درجنسیت (سکس) ارائه داد که خیلی
خیلی نو بودند . سکسرا ازاحساس جدا کرد »
افو ی ایک که ان فم۲ یل
جالب است . دورهپی که نیچه با لو آندرهپاس -
سالومه ملاقات میکند » نقطهٌ پایانی است براندیشه
قرن نوزدهمی وپیدایش اندیشیدن نوین قرن
بیستم . ایندو آدم اساس این تحول هستند . در
اطراف زندگی نیچه وخوه او اغتشاش زیادی
تولید کردهاند » بعلت ارتباطش پانازیسم » میشود
نیچهرا پدر روانکاوی نامید - او دراین مورد
اولین بود . او همه فلسفهها ونگرشهای ماوراب
ال ی هام که دورو ویر
او باه قهء انا رسای ار نازیسی است تا
لااقل ارتباط آنها با کارهای وی . درصحبت از
نچه ۰ ان واقعا عیتیان آروبااسرو کار داری»
بابنیان اروپای جدید . اگر کسی درك کند که
بعد چه پیش آمد خواهد توانست امروزرا درك
بکند . واین مطلب مسحور کنندهای است .
مصاحبه از : الکساندر استوازت
ترجمهی : کاظم فیروزمند
نقل از : فیلمز اند فیلمینگ (فوریه ۱۵4۷۵)
04
57620۵07627
9
9
9
9
9
9
9
9
9
9
( 0
0
9
اب 0
درحاشیه جشنواره کان :
در انتظار ظهو ر آثاری بز رکت از
سینمای اير ان
«جان کیلت» مننقد سرشناس انگلیسی »
درقسمتی ا زگز ارشش دربارهی فستیوال اخیر
« کان» در روزنامه «ساندی تلکر اف» اشارهای
بهفیلمهای اب انی که درحاشیه جشنواره کان
بهنمایش در آمده » کرده است که ما عیناً آن را
. نقل م یکنيم :
نمایش حدود نیم دوجین فیلم ابرانی دريك
سینما مررکز شهر وبرای (متاأسفانه) تماشاگرانی
معدود پکی از رویدادهای جالب جشنواره کان
بود . این فیلمها که اغلب از کار گردانان جدید
ایرانبود نشان میدهند که باید انتظارظهورآثار
فیلمساروان شایت این از ارم نت ار
نفوذدهای خارجی ان «کوروساوا» گرفته ۳0
«نروفو» - باشند اما بااینحال آثاری که ازآنها
در «,کان» بهنمایش دارم شد. کیفیتی کاملا
استثنائی درجشنواره داشت . ۱
فیلمهای مورد علاقه من «تچربه» عباس
کیارستمی و «غریبه و مه» بهرام پیضائی بود .
فیلم اخیر - اثر شگفتانگیز مرموزی که باورود
يك غریبه بهيك دهکده ساحلی وبسنبال او
ص اکت وتان در لباسهای ره و غولآسا
آغعاز میگردد از سب تصویری شاعرانهای
برخوردار است که خیلی زباد بهسینمای شرق
مدیون است . مهارت «ییضائی» در استفاده از
رنگ » متاظر ساحلی ودر پرداخت صحنههای
ی دول اورا درصف مقدم قرار
مبدهد . بتکافس ورود اولین تعقیب کتننده
سیاهپوش که ازمیان انبوه مه دریا ظاهر میگردد
وخاموش ازبازار دهکده عبور میکند از گیرائی
تصوبری فوقالعادهای که شاید شایسته يك
«میز و گوشی» باشد برخوردار است. فکرمیکنم
ترنیبدادن يك فصل سینمای ایران در «ناشنال
فیلم تماثر » اقدامی ضروری باشد 7
فیلمهای ابرانی و جشنوارهها .
دربهار سال جاری بههمت «اداره ۲
تحقیقات وروابط سینمائی» وزارت فرهنک, و
۸ فیلم بلند و ۱۰ فیلم کو تاه در جشنوارهم ]
مختلف جهانی شر وت داده ات ِ
جشنواره کان (فرانسه) : شازده احت
(تل فیلم) - غریبه و مه (سینما نتاتر رکس)
تنگیر (پیام) - طبیعت بیجان (نل فیل .
کانون سینما گران پیشرو) -- تجربه (کاو
ر ٩ لمم
(شرکت سینما تثاتر رکس) - انتظار (کانه
پرورش فکری کودکان ونوجوانان) بل
مسجد شیخ لطفالله س زندگی - رخ - رن
کمان (کانون پرورش فکری کودک
ونوجوانان) - من آنم که (کانون پرو
فکری کود کان ونوجوانان) - استفلال ( اه
پرورش فکری کودکان ونوجوانان) - معا
صفوبه - عالی قاپو - هشت بهشت (هفته ۱
ابران در کان) .
جشنواره برلین (] لمان) : درغربت ( که
سینما گران پیشرو) راحتتر بهتر ۰ ۳۲
جشنواره تسالونيك (بوثان) : اصنعان
جشنواره انسی (فرانسه) : چرخ
جشنواره فیلمهای آمانوری هیروشه
(ژاپن) : مرغ - نبرد » قلمدوش ( کانونبر ور
فکر ی کوددکان ونوجوانان) .
جشنواره کرا کوی (لهستان) : بلبل
جشنو اره مادربد (اسپانیا) : خارا *
جشنواره ونیز (ایتالیا) : اصلاحات ارد
جشنواره فیلمهای تخیلی ادسه (فر انس
جشنواره برسبانا (استرالیا) : هشت 8
زتدگی 3
جشنواره سکو (شوروی) : زير پوس
شب (نهیه کننده : محمد صالحی) -- مجموک
نع خان - میراث ۳
جشنواره فیلمهای آموزشی تهر ان : استا
قدس رضوی - معماری صفویه - تکنولوژی
آموزشی - تمبر و تاریخ ایران ما .
۴ فیلمهائی که نام سازمانتهیه کنندهاش درهقابلش
قید نشده متعلق به «وزارت فرهنگ وهنر» است ۰
فستیوال سن سباستیان ۱۹۷۵
بیستوسومین دوره فستیوال سن سباستیاز
از ۱۳ تا ۲۶ سپتامبر (۲۲ شهریور الی ۲ 6
بر گرار خواهد شد . ازمیان فیلمهائی ۹5 9
پتبوال امسال شرفت تحواهتت رن ناسون
بامی فیلمهای ابتالیائی وآمریکائی اعلام شده
بت . فیلمهای ابتالیائی عبارتند از :
سرگذشت بورژوآها (مائوروبولونینی)
چر| يكقاضیرا بقتل میرسانند (دامیانودامیانی)
آآرون (لوئیجی بازونی) .
فیلمهای آمربحائی : 2 (رلشی) شحت د ها
اوبنتس)- آروارهها (استیون اسپیلب ر گک)-
پیرخوانده دوم (فرانسپس فوردکاپو ۷) که فیلم
[خرخارج ازمسابقه نمایش داده خواهد شد .
رفر انك سیناثرا» و مسئله
«روزنامهنگار ان» در فستبوال برلین
«فرانك سینانرا».که امسال بعنوان میهمان
زسمی شستیوال برلین دعوت شده بود» طی
نامهای برای مدبیر فتیوال چنین نوشت : «چند
8ات که شما ازمن برای شر کت درفستیوال
لقوت میکنید وهربار من دعوت شمارا رد میکنم.
چون امسالهم درفستیوال باارزششما روزئام
تگاران بیمسئولیت وبیصلاحیت شرکت دارند
لیلی نداردکه عکسالعملی غیرازآ نچه سالهای
لذشته نشان دادهام» نشان دهم.» لازم بهتوضیح
نت که روابط «فرانك سیناترا» با روزنامه -
تگاران همواره تیره بوده است . بخصوص با
زوزنامهنگاران آلمانی .
چندی قبل«فرانك سیناترا» طیبرگزاری
طنسرت درشهرهای بز رگ اروپا » برنامه کنسرت
را در «برلن غربی» لغو کرد . بهاین بهانه
روزنامهنگاران ] لمانی علیه من جبهه گرفته
و چند بار مرا مورد تهدید قرار دادهاند .
ژوژنامهیای آلمانی نیز درپاسخ » علت لغو
ت «فرانك سیناترا»را فروش نرفتن
لیظهای کنسرت ذکر کردند .
دوبرنامه حشنواره چهارم
فلمساز ان آینده ایران » فیلمهای کو تاه ابر انی
وان تین تهران باطللاع کلیه سینتا کل آن ۱ ۱
سازند کان فیلهای کوقاه ۸.وها و۳۵ میلیمتری میرساند که درب نا
چهارمین جشنواره جهانی فیلم تهران دوبر نامه برای معرفی آثارفیلمتازان
تخوان ابر انی (فحت عتوان :فیلمساران آینده ابران و فیلمهای و۱
ابرانین) درنظر گر فته اسف ۰ درب ار بر نامهها با عنوان سای آینده
ایران» اقا رل زان سبتهای هت یلم ی مرف م3 وت
بر نامه دیگر فیلمهای کوتاه ۱۷ و ۳۵ میلیمتری نمایش داده خواهد ند :
کلیه فیلسازانجوان اعم از گروههای تهیه فیلم وفیلمسازانمنفرد
میتوانند فرمهای چاپی مخصوص تقاضای شر کت درجشنواره را ازدییر خانه
جشنواره (خیابان تخت جمشید - شماره ۳۰ - تلفن 2۳۳۲۷ - 0۸۸۵۸)
دریافت ویساز تکمیل همر اه بايكنسخه ازفیلم بهنشانی دییر خانه حشنواره
ارسال دارند.
فیلمهای مشتر لك
شر کت خدمات سینمائی که مدبیربت ۳
اخیرآ «بهمن فرمانآرا» عهههدار گشته است
پروژههای منعددی برای نهیه فیلمهای مشترك
در دست مطالعه داردکه نخستین آنها با نام
«صحر ای تاتارها» با شرکت «هنری فاندا» -
«ژانلوئی ترنتینیان» - «وبتوریو گاسمان» و
«فرناندوری» وبه کار گردانی«والرپوزوردنی»
درشهر پورماه , جلوی دوربین خواهد رفت .
فیلم بعدی «گذرگاه کاساندرا» نام دارد
که فیلمیرداری آن درنوامبر آغاز خواهد شد.
این فیلم را «ژرژ پانکوسماتوس» (کار گردان
« کشتار در رم کار بر دانی خواهته
کرد ای بارتتوانتی جون : «برت لتکست» ۱
«سوفیالورن» » «پیتر اوتول» و «جیم زکابرن»
درآن بازی خواهند داشت . ابن فیلم را شر کت
خدمات سینمائی ,و « کار لوپونتی» بطور
«سد صدا» فیلم دیگری است که «هاردی
کروگر» سناربویآنرانوشته وشخصا کار گردانی
وبازی خواهدکرد نقش مقابل وی را دراینفیلم؛
يك بازبگر زن ابرانی بعهده خواهد داشت .
از دسترفتکان
فربدون رهنما منتقد و فیلساز ایرانی
د رگذشت. وی بهنگام مرگ 4۵ سال داشت .
بك فیلم کوتاه و دوفیلم طویل باسامی: سیاوش
در نخت جمشید وپسر ایران از مادرش بیخبر
است ازوی باقی مانده است. فر بدون رهنما از
پیشگامان نقد وتحلیل فیلم در ابران بود ودر
طول حیاتش همواره برای بوجود آوردن يك
سینمای راستین تلاش کرد. در فیلمسازی روالی
خاص خود داشت که با وسواس و دقت فر اوان
همر اه بود.
«اين فیلم داستان روشنفکری ازنتل هن
است که نمیتواند بازمان توافق برقرار سازد .
برخوردهای شدپدی با نسل امروز دارد واین
برخوردها سراسر زندگیاشرا بهتباهی میکشاند.
«پروفسور» (برت لنکستر) تابلوهایانگلیسی
قرن هیجدهم را جمع | وزی میکند . تابلوهائی که
صحنههائی از زندگی خانوادههای اشرافی
وبورژوا همر اه پافر زندانشان» مستخدمین وسگها
و جذاب» آنمهائیکه حتی درتابلوهای بیجان
نیز باتمام مشخصانشان حضور دارند . فیلم من
نیز درواقع یکی ازهمین تابلوهاست . تابلوی
پك خانواده . بهعقیده من زیباتربن صحنه فیلم
صحنهاپست که درپایان فیلم پنج شخصیت اصلی
دور يك میز نشسته ومشغول صرف غذا میباشند
آنها دراین صحنه حقایقرا با زگو میکنندوبهمین
خسه ی ٩ عسق (
جهت تابلوی خانوادگی تبدیل بيك تابلوی
تراژيك میشود . ح
حرف من ایست که اگر مرد سالخوردهای
بخواهد خودشرا بهجوانها نزديك کند و بان
رفتاری مانند فرزندانش داشته باشد » ننیجهای
عاپدش نميشود. زیرا آنها زبان یکدیگررا درك
نمیکنند . دریکی ازصحنههای فیلم «لیتا» دخ
جوان از «پروفسور» میپرسد : «شما وقتنم
جوان بودید چه میکردید؟ همانکاریرا مبکر دید
که ما حالا ميکنيم »٩ پروفسور جواب میدهد :
«اید؟ من درس میخواندم » مسافرت میرفنم ۰
ازدواج کردم . ازدواجم باشکست روبرو شد
نا گهان چشم با ز کردم وخودمرا درمحیطی دیدم
که ابد؟ برایم مفهومی نداشت .» «پروفسور» از
تنهائیاش رنج میبرد ومیفهمدکه گول خورده
است گوشه انزوا اختیار میکند . چون میترسد
0
از دید گاه « لو کینو 9 بسکونتی »۰ ..
مشکلات دیگران » مشکلات او بشوند . ترجیح
میدهد با آثاریکه دیگران پاقی گذاردهاند؛
پر و کار داشته باشد تا باخود آنها .
«پروفسور» از حوادثیکه در اطرافش
میگذرند سردرنمیآورد . حتی از خطراتی که
فاشیزم بهبار آورده بیاطلاع است .
«خشونت وعشق» يك فیلم «اتوییو گرافيك»
نیست . «پروفسور» ازآدمها وازسوصدایشان
ببزار است . درسکوت مطلق زندگی میکند او
يك موجود خودخواه است وبك کلکسپونر بیمار.
برای او آدمها ومشکلاتشان ابدا اهمیتی ندارند.
او فقط بهآ ثاریکه بوجود آوردهاند ميانديشد.
ول شخعاً تا این حصد خود خواه نیستم . من
بهجو انهایبیشماری كمك کردهام چه ازنظرمعنوی
وچه ازنظر مادی . هميشه دوستانم دور و برم
هستند . بودن بادیگرانرا دوست دارم . با ارائه
پرسوناژ «برت لنکستر» خواستهام موقعیت »
مسئولیت » پیشرفت وشکست روشفکران نسل
خودمرا نشان دهم . بااین پرسوناژ يك دوره
و يك طبقه خاصیراکه بان تعلق دارم با زگو
کردهام م
فیلمهای من غالباً داستان يك خانوادهرا
که ازدرون درحال پوسیدن واضمحلال است ؛
باز گو میکند (بوزپلنگ - نفرین شدگان) این
داستانها مرثیههاثی هستند درفنای يك خانواده
يك فرهنگی و يك نسل . پرسوناژهای فیلمهای
من بامیل شخصی پابطور تصادفی رو در روی
خویشتن قرار میگیرند . زندگیشان از عشق
و روابط خانواهگی خالی است وثروت و قدرت
هم هرگر این کمبودرا جبران نمیکند. آما
تنها هستند و امیدی بهتغییر این وضع ندارند
من همیشهدرفیلمهايم بهنابوودیوسقوط پرداختهام.
درواقع منشیفته اين کارهستم مثل«توماسمان».
اودرفرهنگ آ لمانی مسئله سقوطرا مطرحمیسازه
ومن درفرهنگ ایتالیائی . ازنظر من توصیف
يكك جامعه پیمار همیشه جالب بوده است .
دراین فیلم عمداً ازفیلمبرداری در هواء
آ زادخودداریکردهام. ازبالکن خانه«پروفسور
منظره یکی ازخیابانهای رم دیده میشود ؛
بامهایخانههاء گنبدها وساختمانها. ازدکوراتور
خواستم درساختن این صحنه بهیچوجه از مناظ
اصلی پیروی تکند . ترجیح دادم ازبك سر:
عوامل باروك رمی (مثلا" نمای کاخ فال
نیری) با آزادی کامل استفاده کنم . در نتیم
صحنههائی غیرواقعی براساس واقعیات موجر
بدست آوردهايم .ِ(
13
چهل فیلم پر فروش تار بخ سینمای آمر یکا
دراین لیست که ازمجله «ورایتی» گرفنه شده » نام فیلمهائی ذکر شده است که درایالات متحده و کافادا ساخته شده است .
نام فیلم
پدرخوانده
اشکها و لبخندها
برباد رفته
نیش
ج نگیر
قصه عشق
کر اجوئّت
دکتر ژبوا گو
فرودگاه
جهنم زیر و رو
باچ کسیدی . . .
ده فرمان
بنهور
س
مری پاپینز
وبلنزن پشت بام
بانوی زیبای من
تندربال
پاتون
ارتباط فر انسوی
راز کیهان
دختر مسخره
کلئو باترا
حلین بزن چه آکسی
برای شام میا بد
داستان وستساید
چگونه غرب تسخیر شد
دور دنیا در ۸۰ روز
لد فتگر
بانی و کلاید. . .
فولکس سحرآمیز
الماسها ابدی هستند
نجاتبافتگان
دنیای دیوانه دیو انه
دوازده مرد خست
فقط دوبار زندگی میکنی
دره عروسکها
زوج مضحك
کابوی نیمهشب
تازه چه خبر دکترجون ؟
پاپیون
سال تهبه
۱۹۷۲
۱۹2۰
۱۹۳۹
۱۹۷۳
۱۹۷۳
۱۹۷۰
۱۹3۸
۱۹2۰
۱۹۷۰
۱۹۷۲
۱۹3۹
۱۹53
۱۹5۹
۱۹۷۰
۱۹۹
۱۹/۱
۱۹۹
۱۹2۰
۱۹۷۰
۱۹۷۱
۱۹3۸
۱۹3۸
۱۹۹۳
۱۹3۸
۱۹2۱
۱۹3۲
۱۹5۹
۱۹۹
۱۹۹۷
۱۹۹۹
۱۹۱
۱۹۳۲
۱۹۹۳
۱۹۹۷
۱۹3۷
۱۹3۷
۱۹3۸
۱۹۹۹
۱۹۷۲
۱۹/۳
استودیو
پارامونت
فو کس
ام. جی. ام
پونیورسال
وارر
پاراموئت
آوکو امبسی
ام جی. ام
پونیورسال
فو کس
فو کس
پارآمونت
آم. جی. ام
ف و کس
والت دیزنی
پونا بشد آرتیستز
وارنر
پوفایتد آرنیستر
فو کس
ف و کس
کلمیبا
و
بونایتد آرتیستر
ام جی. ام
پونابتد ارئیستز
پونایتد آرتیستز
وارنر
والت دیزنی
بونایند آرتیستز
وارنر
پونابند آرتیستز
ام جی. ام
پونایند آرتیستر
فو کس
پارامونت
پونایشد آرتیستز
وارتر
آلابد آرتیستز
کار فردان
فرانسیس فورد کاپو لا
رابرت وابز
ویکتور فلمینگ
جورج روی هیل
وبلیام فربد کین
آرتور هیلر
مايك نیکولز
دیوید لین
جورج سیتون
ربونالد نیم
جورج روی هیل
سیسیل ب . دومیل
ی ار
رابرت التمن
رابرت استیونسن
نورمن جیسون
جورج کی و کر
فررفس بانگگ
فرانکلین شافنر
وبلیام فربد کین
استنلی کوبر يكك
وبلیلام وایلر
جوزف مانکیهوپتس
استنلی کر بمر
رابرت وایز
فورد - هاتاوی - مارشال
مایکل آندرسون
گای همیلتون
آرتور بن
رایرت استپونس
گای حمیلتون
جان بورمن
استنلی کریمر
رابت | لدریچ
لوئیس گیلبرت
مارك راسون
جین سا کس .
جان شازینگر
پیتر با گدانویچ
فرانکلین شافتر
مار لون براندو
جولی اندروز
کلارلك کیبل
پل نیومن
جیسون میلر
رایان اونیل
داستین هوفمن
عمر شربف
برت لنکستر
جین هکمن
پل نیومن
چار لتون هستون
چارلتون هستون
الیوت گلد
جولی اندروز
توپول
اودری هیپورن
شون کانری
جورج سی اسکات
جین هکمن
کایر دالیا
پاربارا استرایسند
الیزابت تیلور
نائالیوود
جیمز استوارت
دیوید تیون
شونکانری
وارن بیتی
و
شوی کانری
برت رینولدز
اسپنسر تریسی
لی ماروبن
شون کانری
باربارا پر کینز
جكث لمون
داستینهوفمن
باربارا استرایسند
استیو مك کوئین
فروش بهدلار .
+ + مره ور۵/
+ مره و۸۳
۱2
+ مر۵ و۲۸
ره وا ۱
+ ۰ هوهق
ی
مره ۵ ۹ر۶۷
مره ری
و۷۵ وع 5
و۱۱۵ رم ۱
+ + ,4 +۰
ره را
ر ۷۵ ره و
۱
مره مرو
مر مرو
+ وره مووع ۳
۲
ر ۲
مر ۲۷
و
۱
+ + رم و۲۲
۰ ره ۵ و۲۵
۲۵
۱
+ + مرم م۲۳
مر ۲۲۸
ر و۲۲
+ + ره و۲۱
+ مر و۲۱
۲
+ مره ۲۰۷
ور ۱۷و۲۰
+ + مرممووه۲
+ هروه ۲
+ + +رم موه ۲
+ + +رم موه ۲
+ + رم مره ۲
۱۹۷۵۰
یه 50
۰
0 ۷۰ ۱۳070 و » 7
۳ ۳ ۳ رد ۹ ۱۰ پوس
1 ند : چاپلین ,011۸۳1
وت نت .
از سه سال پیش تاکنون درتهمران يك
جثنواره بینالمللی فیلم بر گزار میگردد کهپنظر
میرسد کشورهای غرب آنرا چندان جدینگرفنه
باشند . چه فیلمهای جالبی ممکن است درتهران
پیدا شود ؟ آبا رفتنبه «کان» » جشنواره
جشنوارهها و کعبه سینمادوستان پاآفتاب گرم
و رستورانهای فرانسویاش کافی نیست ؟ با
شنوباره «ونیز » بقع گو اینکه چند سالی است
بددلابلی مختلف دچار سقوط شده است . البته
در« کان» و«برلین» نیز بحرانهائی پیشآمده
۳ . براستی دلیلی داردکه
آنسان رنج سفری طولانی بهتهمرانرا برخود
هموار سازه
بله دلایلی وجود دارد وبرای شخص من
۸ ۰
این سفر بسیار جالب و نیز موضوعی برای
آندیشیدن بود . بسیاری ازاندیشههای جاافتاده
غرب بهپای میز داوری کشیده میشود و باید
آذعان کنم که من نا کربر ازپذبرش هنری گردیدم
که ر خرابههای دو هزار ساله تخت جمشید
آريشه دار و انعکاس ان درجنبههای مختاف
سترش انفجاری سینما درپنج شش سال اخیر
تماپان است .
بحث درخصوص جنبههای وسیعتر سپاسی
سر
۰*۱0 ۱۴۷۷۱3 ۲5 ۴۳6: 7
"۲ ۲۴۳۱۴۶۲۸۵۸۸ ۷۹ 5۷
۶ ۱۵۵ صا6 اه فد کت ما فصه و
دی وبها80
6 ۷ و
من ان امی م۱ نم ارو وا
جر ۶ یط و ت ری
۸ ۱۹ ۳00 ۵ ۲ ۱ ۱ ۲۱ ۷۵۱ ۰
۰ 0 ۵۲ وو
ااص را ۲ 21۰
۱ 1 17 21 ۷۷
۳ ۲ ۳
۱ ۸ ۱ 10 -ً
بوعات حهان
د ۵ ع ۳0۳6 6۳۶۱۳۵ 1,۲۳۵
۵۰۱ ها اه
1 ۲ شا 6 صع] و
۳ 7 ام امد جوز اعی ف
9۷۵ ۷
"_ِِِ-«-«
۱ 0 ا0) و همست 125 تِ
سب ۱
لمدها6 بلام۷ جن جدیله ۱۳ 0
موز 0۲ ءنصاها ال نا
۲ 0 (۵ 1 1 ی ۴ من
0۲ )۳۱,۱۳۱ ۸ 1 ۱
11۳۸۷ 13 ۸ 0۸ ۱۳۸۵ بیرریر
۳9
0 0
او
ت 6 ۱8
3 ۰ تن
تِ تا 0 ۳۹
0118۲ ۳
مین حشنواره جهانی فیلمتهران . "
۲۱۸۵۲۲ ۸ 10:1 - یو :
: ماه ٍِ وق 1 3
۷
مج ص۲۸ جع 1 مب اهاز
اخنوا ۱۳ صهبص ۲ مان ام
۸ ۵۱۲۵۲ خج حصعل ها اه عمط
صقن هل امجصا عفا فص باعل صقط
میا انا ماه و مه انوا تم
از ۱ میت ها چگ اه
دودح ی
صصز فاص 16۳ ونوی سابع
ی جر ولا قجه وهی رتصاا1۱۵
وهای کنو له امحوقط
جع مه مونل امن صعط فناع8
فا اقا اند صفص ححظ له بدا 1۳8
هتفه ددم مه دما اجه عاونا مر
1 ۵۲۱ با اتال هط مح! بحز ممز ترا
۰ فص مهد بقصامه صقاظ مه سم
ما )9 ] م1 ۲2۱ اعل نج م9
۱( 1
2 9 تام کل انا معط احق روا
! حصم بجناصه بی صفء بلط یاهوم
۲هجااه ب بقل نج سس لیامت نا
هه موه مها هیا با
دز نامه جو۵ 1 عللاقاه وو یط
5 ابا مت مه اعصم ج ندیه و۱۱
افص نادری ۳ شا عاصقصه مه نا
مه 4 ما ماو
۱ انا
و ممماد صمل مقاد علاا و0
۹ فا اه ماو و۵
۵ هس وتا خر مرو
۵0 او محااروه کامممزمورومه
ی
ی ید ای
۱
سا ت تا جع لاه ۵6 ظر
7 اعلدی6 سد صهرمقط
0 ۵ مه ار ۳
سس اتمه مق ای ماه نیز
7 اس مد او
اه م۱۵ او 1۵
اوه اصامممومو۳0ر
مه نمقات خاط ۱۱ معلا مد صو ود
الا ی ها و ۸
هخسن خر رما اه ۱
سس ۵ ها مه مر هه رهم
نوی الا هو مه اند ند ۰
را بهافراد مطلعتر - وانشاءاله بیطرفتر -
واگذار میکنم - من بهتآثیری که سینمای این
کشور برمن. گذارد وبیشباهت بهتاثیر سینمای
ژاپن درسالهای پنجاه با موج نوی فرانسه در
اوایل سالهای شصت نیست » خواهم پرداخت .
اما قبلا" باید چند کلمهای درباره خود جشنواره
که :
میگویند که هدف جشنواره (بگذارید از "
عبارت بدبینانهای استفاده کنم) اینست کهوسیلهای
برای تبلیغ درباره ایران باش که امروزه مایل
است بهعنوان یکی ازقدرتهای جهان شناخته
شود . ازآنجا که این کشور لاقل !زنظر مالی
بهچنین هدفی دست پافته ونیز بهخاطر اینکه
ابران نماینده فرهنگ فوقالعاده قابل توجهی
۲ ید من استفاد ازامکافات مالی برای
شناساندن و گسترش این فرهنگ نمیتواند کار
قابل انتقادی باشد. در حقیقتمعتقدم ما هنگامیکه
تفش وجدان جهانیرا بازی ميکنيم بابد بیشتر
مواظب گفتههایمان باشیم . ما دیگر نمیتوانیم
زباد مطمئن باشیم کهجهان سوم بایدازماچیزهائی
بیاموزد » بلکه معتقدم که ما باید خیلی چیزهارا
ازآ نها بیاموزیم .
هدف مستقیم جشنواره ایجاد تنوازن بین
فیلمهای معمولی کشورهای صنعتی و فیلمهای
جهان سوم است . مدیر فعال جشنواره اظهار
میدارد که «مهمترین مشوق او د رکارش کشف
جوانههای خلاقیت در کشورهای شرقی اس ت که
اغلب بهعلل مالی وفقدان انعکاس انتقادی پیش
ازشکوفائی پژمر ده میگردند» بنابراین «جشنواره
نهران خواهد کوشید این جوانههای خلاقیترا
بهشکوفائی کامل برساند» و باتوجه بهجشنواره
اخیر باید گفت که ایران دراین زمینه بهمو فقیت
نرديت مشود .
درسومین دوزه علاوه بربرنامههای معمولی
کت ار فیلهایی:ازهمه تقاط جهانرا دربر
داشت » برنامههائی برای شناسانین فیلمهای قاره
۳ و نیز يك برنامه شامل ۲۲ فیلمازسازندگان
اپرانی گنحانده شده بود .
این برنامه پیشتر بهمنظور معرفی سینمای
ایران بهروزنامهنگاران خارجی ترتیب يافته بود
ولی بخصوص علاقهمندان محلی نیز که ندرتاً
فرصتی برای دیدن اینگونه فیلهای غیرتجارتی
پدست میاورند» ازاين برنامه بشدت استقبال
میکردند .
بهعالاوه برای ایندسته ازتماشا گر انعلاقهمند
محلی برنامهای باعنوان «جشنواره جشنوارهها»
شامل فیلمهای بر گزیده جشنوارههای دنیا که در
طی سال امکان نمایش آنها درداخل کشور بعید
مینما ید ترائیب داده شده بود .
رویهمرفته ۱۷۷ فیلم کوتاه وبلند از ۵.
کشور بهنمایش گذارده شد و اینکه فیلمهای
اپرانی جابزه بهترین فیلم بلند وبهترین فیلم
11
کوتاهرا ریودند نبایده موجب هیچگونه بد گمانی
گرده » چه اعضای داوران این جشنواره بك سر
رن ازاعضای هیئتداوری همه جشنوارههای
بینالمللی بالاتر بودند .
درجشنواره تهران يك نکته بیش از هرچیز
دپگر بهچشم میخورد : اینکه امروزه در همه
کشورهای جهان (نهفقط درغرب) فیمهای
جالبی ساخته میشود واين موضوع ضمن اینکه
فروشفیلمهایسوئدیرا درخارج از کشورمشکل
میسازد » زمیته مناسبی را برای رقابت سالم
پیربزی میکند .
شگفتی سینمای ابر انی
شکی نیستکه طی ده روز دیدن همه
فیلمهائی که عرضه میگردد مقدور نبود وبنابراین
من تصمیم گرفتم وقتمرا صرف دیدن فیلمهای
ایرانی که برای من ناآشنا پودند کنم وباید اقرار
کنم که ارو انتخایم اراضی یسم .
سینمای اپران باآهنگ سریعی روبهپیشرفت
است ودلیلعمده این موضوع البته امکانات مالی
کشور است که ساختن فیلمهای غیر نجارتیرا
مقدور میسازد . دراین زمینه وزارت فرهنگ
وهنر نیز رادیوتلویزیون ملیاپران نقشعمدهای
دارند برای کار گردانان جوان ابرانی که بسیاری
از آنها در مدارس سینمائی ابتالیا و فرانسه
وآمریکا درس خواندها ند امکانات زیادی برای
ساختن فیلم مطابق سلیقه خودشان وبدون توجه
بهسائل مالی فراهم است . تأثیر نئورئالیسم
اپتالیائی درآندسته ازفیلمهای ابرانیکه اکنون
برای اولین بار میکوشند تصویری واقع گرایانه
از زندگی روزمره ایرانی ارائه دهند و کاملا"
مغایر باتصورما ازشرق افسانهای است » آشکار
باست .
فیلمهای ابرانی گاهی پیش باپساز اتمام
فیلمبرداری گرفتار قیچی سانسور میگردند ولی
نحوه وشدت این سانسور باآ نچه که مثلا در کشور
خودمان (سوئد) داریم چندان تفاوتی ندارد .
وبهرحال این سئوال که آیا آزادی کاملوبیقید
وشرط چیز مطبوعی است » هنوز پاسخ صریحی
نيافته است .
معمولا" هنرمندان گرایش خاصی بهسوی
" مرز موضوعات ممنوعه دارند وتصور میکم
" هنرمندیکه ااگزیر باشد اینگونه موضوعاترا
بهطور غیرستقیم بیان کند » بتواند ۰
غبر مستقیم له اه
سااخته وپرداخته شده نو سط مقامات رسمی را
درهم زر یرد .
يك نمونه جالب ازاین روش غیرمستقیم
فیلم کونتاه بر ده جایزه بررگی جشنواره بود .
)۳ اون اه بارون اومد» ابندا. بهعنوان يلك
تحقیق مستند درباره يكك خبر کوتاه مندرج در
روزنامه محلی درنظر گرفته شده بود .
مندرج در روزنامه حاکی ازان بود که بات پسر
روستائی پساز خبردارشدن ازشکستگی پل
اهن در سیلاب بهيك قطار علامت میدهد و
متوقف ساختن قطار» آنرا ازتصادف حتمی نا
میدهد . وقنی «شیردل» و گروه فیلمبرداریا
بهمحل رسیدند » هیچکس ازچنین پسری
نداشت» بنابراین فیلمسازشرو عبهمصاحبهبامقاماز
رسمی میکند که همهشان ازفرماندار محل کر
پانگهبان خط » خودشانرا متوقف کننده ون
دهنده قطار معرفی میکنند . فقط معلم پس[
و کدخدای دهکده مدعی سستندکه قطار ۷
مورد نظرر! پیدا میکند و از او میخوام ۳
داستانشراکه بیشك متقاعدکنندهترین ادعا, ۳
بازگو کند. ۱
«شیردل» نامهای بهسفارش دهنده فیلم؟
«وزارتفرهنگوهنر »است مینو بسدو در خو اسر
میکند که بهاو اجازه دهندفیلمرا بهطرزی متفاوه
با ] نچه که درابتدا درنظر گر فته شده بود » ساز
نتیحه این شدکه تهیه فیلم برای مدت هفت سا
متوقف گردید وسرانجام پساز این مدت طولا
به «شیردل» اجازه داده شد که فیلمشرا تدوم
وصحنههائی هستند از زندگی در محل وافعه
باضافه تمام نامههای «شیردل» بهنهیه کننده .
شاید این توسَیّف زیاد ۳۰۱
ولی حقیقت اپنست که فیلم بسبار بامزه وخندهد(
است ودرعین حال ترسها وحسادتها وروحب
خوشخدمتی ادارهچیهارا آشکار میسازد ٩
این فیلم که درباره زندگی زنان زندای
است » همان حساسیت و صداقت « شیر ۳۲۰
درنشاندادن زندگی واقعی افراد محرومومطرو
ازاجتماع آشکار میسازه و البته دراین زمبا
«شیردل» بیشك تحت تأثیر نئورفا لیسم ابتالیاست
کهخود آنرا مهمترین عامل دزتکوین هنرن ن
میدآند .
«شازده احتحاب» ساخته «بهمنفر مان را»
پرنده جایزه بز رگ جشنواره نمونه فوقالعاده5۱
ازيك فیلم باا گاهیها وحساسیتهای اج
و نت و
داستان فیلم در باره شاهزاادهای است ؟
آخرین بازمانده يك خانواده قدیمی وم ۳
در گذشته است . او ازتز دیکی مر کی خو ۴
است وتماشاگر درسکانسهای رجعت به کل
آنچهراکه او از پدر وپدر بزر کش بهباد دارگ
تجربه میکند . پدر بزرگی دراعدام ۲
زبادی دست داشته ومادر وبرادر خویشرابهده
خود کشته . پدرش کمی ملایمتر بود امااز کشت
دستهجمعی کار گرانمعترض ابا نداشت. «شازده
خودش ازاین نوع,خشونتها کریزان ۴
ش میگردد 0
داستان فیلم ازخیلی جهات آموزنده است
رات مبهم آن گاهیفیلمهای | کسپرسیونیستی
ساخته شده رسای واقعیت است .
[ ضمناً این فیلم يك صحنه جنسی - باتوجه
#بارهای سوئدی - نسبتاً پیشر فته از کته
پا تاچند ساعت پیش از نمایش فیلم هنوزمعلوم
گ 5 بودکه این صحنه قطع خواهد شد پانه ولی
مرانجام فیلم دستنخورده باقی ماند .
شوت وسنکدلی غیر مستقیم او منج بخود کی
"0 را بهباد میا ورد» شایدهم این فیلترسناك
درابن صحنه «شازده» بهیاد میا و رد کته
زمانی وسیله استمناء یکی از زنان حرم پدرش
قرار گر فتوبعد سراپا برهنه بهمیان زنانسیاهپوش
دريك مجلس عزاداری گربخت .
بین شرق و غرب
ازمیان کار گردانان اک افی «داریوش
مهرجوئی» و «سهراب شهید ثالث» ( کهدر چند
سال اخیر درجشنوارههای بینالمللی فیلم بسیار
بالا راست : نمائی ازفیلم «اونشب که بارون اومد».
بالاچپ : «کامران شیردل» کا رگردان فیلم «اونشب
که بارون اومد»
پائین : شازده احتجاب «بهمن فرمانآرا»
مورد توجه بودهاند) بهعقیده من جالبتر از
ازدیگران هستند .
«مهرجوپی» تا کنون چهار فیلم ساخته ک
آخربن آنها قرار بود درجشتواره شر کت داش
پاش ولی درآ خرین لحظه ازمسابقه خارج شد -
من از «مهرجوئی» تا کنون دو فیلم «گاو» ۱
«پستچی» (اقتباسی آزاد از «وویزك» بوشل
را دیدهام که هردو فانتریهائی تصویری ۰
توسیفهائی دقیق ازافراد ومحیطهای هیجان-
انگیز که تأثیر عمیقی برتماشا گرخارجیمیگذارد
۷
گاو (داربوش مهرجوئی)
۱
فیلم «گاو» (۱۹۸) تصویری مستندب
گونهای از زندگی دريك قریه کوچك ایسبرانی
ارائه میدهد . شخصیت اصلی - حسن -- صاحب
قنها گاو قریه است که ازآن پاعشقی وافرمواظبت
میکند . درغیبت او ازقربه گاو میمیرد و اهالی
قربه آنرا دفن میکنند زپراکه ازعلاقه مفرط
حن بهگاوش باخبرند ونمیخواهند بمتاطر
مرگ گاو سرزنش شوند .
وقتی حسن برمیگردد ابتدا تصور میکند که
۰ گاوش دزدیده شده ولی سرانجام متوجه میگردد
که حیوان مرده. است وازشدت ناراحتی خود
هویت گاورا مبپذیرد. اهالی قریه میکوشند
بها و كمك کنند ولی بالاخره متوجه میگردندکه
باٍید اورا بهتیمارستان ببرند . هنگام بردنش
بهشهر ,اهالی قربه حوصلهشان سر میرود و بااو
انگار که واقعاً يك گاو است رفتار میکنند. حسن
ازدست آنها فرار میکند وباسقوط دريك دره
۹ «رگاو» داستانی عجیب وغیر متعارف
با الارات اجتماعی مبهم ودوپهلو دارددکه باقدرت
و درك عاطفی محیط وشخصیتها بیان گردیده
و
شخصیتهای فیلم اصیلمینمابند ومهر جوئی:
با زیگر انغیر حرفهایو حرفهایر | ماهر انه کنارهم
ن
بازی نکاندهندهای دارد .
« انتظامی » در فیلم بعدی مهرجوئی
«یستچی » نیز نقش مهمی دارد وشاید باید اورا
اولین ۲ کتور شخصیت ساز ایران بدانيم . دز
«پستچی» مهرجوئی سبك بصری ازنظر تخیل
آزادتری دارد ودرتوصیف بیمنطقیها و نقاط
صعت ان ان ار و ول ر ار ما
۳ زر فیلم ما نند بستاری دیگر ازفیلمهای
ایرانی فرهنگی و جامعه در حال تحول این
کشور را دربر میگیرد - تحولی که برخی از
شخصیتهای «مهرجوئی» قادر به پیشرفت
و همگام با آن نیستند وبهاتزوا وانحراف روانی
فیلمهای «مهرجوئی» بین بیان افراطی
و تراژدی درنوسان است ولی فیلمساز درهرحال
جاب خودرا در رابطهاش باجهان بیرون که
تا حدی بیمعنی و انباشته از خرافات کهنه ونو
است میگیرد . شاید این ویژگی او نتیجه چند
سال مطالعهدر فلسفه دريكدانشگاه«لوس]تجلس»
باشد . وت
فیلمهای «سهراب شهید ثالث» کاملا"
متفاونند . برای يك سوئدی فیلمهای او پادآور
عکسهای«سونجانسون» از گروههایکار گران
و کشاورزان هستند باهمان صمیمیت و نزدیکی
و فقدان تظاهر . این فیلمها حیاتی مخصوص
مغولها (پرویز کیمیاوی)
بهخود دارند ومیخو اهند بهفقیر ترین افراد طبق
فقیر نیروی زنددگی و گویائی ببخشند .
عناوین فیلمه-ای « شهید ثالت » اغلب
اتفاق ساده» زندگی روزمره پسرکیرا ۳۰
میدهدکه روزها بهمدرسه میرود وعصرهار
بهفرروش ماهی برای پدرش میگذراند. صحنههای
مدرسه ازیعضی نظر ها یادا ور «چهارصد ضر به)
است وروحیه خاص «تروفو» تاحدی محسوس
است 75
فیلم بعدی او«طبیعت بیجان»بهنئورنالیسم
ایتالیائی وبمخصوص بهفیلم «اومبرتود» نردبه
است . این فیلم باریتمی آرام وباتاً کیدبرجز ثبات
چنند روژ از ری يك مر د سالخورده را نشان
میدهد . پیرمرد که تمام عمرش سوزنبان را
آهن بو ده : روژزی نامهای دریافت میکند به
داز نشسته کت وباید کارش را تراک کیک ه
مرد بهشهر میرود که اتود ۳ با دم
احباس همدردی کامل رویبرو میگردد . درپابان
فیلم پیرمرد وهسرش خانه کوچکنان: 9۳
میکنند تا روزهای آخر عمرشانرا با وضعی
نامعلوم بهپابان پرسانند .
این فیلم علی رغم موضوع سادهاش بهغابت
زیباست وشاید بهتر بود عنوان چشمگیر تری
مقاله" «سایههائی درانور آبی» برای آن انتخاب
میشد » زبرا که ان چیزی است که بیشازهرچیز
آژاین فیلم دریاد میماند . این فیلم نیز ریتم
سیار آرامی دارد اما تاکنون هیچگاه چنینن
آرامیتامیرا تحر به نکردهبودم و «سهراب شهید
تالث» حساسیت دقیقی برای ننظیم ریتم واستفاده
آزمکتها نان میدهد .
يكك نکته درمورد این فیلم وسهراب شهید
قالث قابل ذکر است : یکی اینکه این فیلم طی
فقط یازده روز فیلمبرداری شد واز زمانیکه
تصمیم نهائی درمورد ساختن آن گرفته شد تا
ژمانیکه فیلم جایزه خرس نقرهئیرا ربود بیشاز
دو ماه طول نکشید . چه خوب بود اگرکارب
گردانان سوئدی میتو انستند باد نف ندانه نتیحه
کار فیلمساز بهپول و وقت بیشتر ارتباطی ندارد.
چند کار گردان ایرانی دیگر غیرقابلذکر
ند که نامهایشان اعلب برای ما سیار دور از
ذهن وموضوعهای شدیداً ملی فیلمهایشان برای
ها غیرقابل فهم است . ازاین نظر این گزرارشرا
اذکر نام يك کارگردان دیگر بهتام «پرویز
قبمیاوی» که در پاریس بهتحصیل فیلسازی -
پرداخته وظاهرا با کار «ملیبس»: «پودوفکین»
«گودار» آشناست » وفیلم بهغایت شخصیاش
بهنام «مغولها» بهپابان میرساتم .
طبیعت بیجان (سهر اب شهید الث)
«مغولها » داستان يك کار گردانتلویز پونی
است که روّبای ساختن فیلمیدرباره قبایل تر کمن
بیاباننشین را در سر دارد . همسر او سر گرم
نوصیی رشالهای ارت وا اس دورو
فیلم بجای کار مورد علاقهاش ت ساختن فیلم
مورد نظرش - مأموریت داده میشود کهدر يك
روستای دور افتاده ابران يك ایستگاه تلوبزیون
برپا کند وهمسرش که شوهررا درایجاد ارتباط
بین خودشان ناتوان میبیند معتقد است که او قادر
به انجام این کار نخواهد بود . 2
رژباهایشبانهکارگردان تلوبزپون ی کهبخش
عمده فیلم زا تشکیل میدهد رنج وبیقراریروحی
او بیعلاقگیاش نسبت بهکاری که بهاو محول
گردیده وتضاد پین خواستههای همسرش و نیاز
فروشرا برای آزادی بطرز موّثری بیان میکند.
«کیمیاوی» این رویاهارا باسك بصری
فانتزی گونهای- ضمن اشاره به کهنه ونووجریان
پررنج تحول - تصویر میکند. یکی ازصحنههای
جالب فیلم هنگامی استکه پا گروه روستائی
پايك دستگاه تلویزیون وآنتن واره دهکده
میشوند و آنرا دریکی از کلبهها قرار میدهند .
روستائیان مبهوت وناراحت بهنستگاه تلویزبون
وتصاویر غریب آن چشم میدوزند . آبا این
حتتا شرفت وتحول ات ؟
خورشید در شرق طلوع میکند ۰ ۰ .
شاید ازنظر تنوع و وسعت دامنه فیلسازی
سینمای کمتر کشوری پاسینمای امروزه ابران
قابل مقایسه است » وبهنظر من تنها يك ایراد
برفیلمسازان ایرانی بهطور گروهی واره است»
بینوجهی با کم توجهی بهاین واقعیت که در نیمه
دوم فرن بیستم بانوسعه ارتباطات (دريك مفهوم
وسیع) همه انسانهای روی زمین درواقعدريك
واحد زند کی میکنند وهمگی مقیم يك «دهکده
جهانتی» هستند رها ازانای را ۲۳
فیلمسازان ایرانی اغلب حدود سی سال دارند
وهريك تا کنون بیشاز دو سه فیلم نساختهاند»
میتوانیم درا نتظار آن باشیم که در شاهمد
ادامه کارهای پرهیجانتری از آنها باشیم
و مینوانيم امیدوار باشیم که فیلمهایشان را در
سینماهای سوئد ببینیم . بهرحال يك نکته مسلم
است : ما خیلی چیزها میتوانیم ازاین کاوشگران:
دنیای شگفتانگیز سینما بیاموزیم .
بنکت فورسلند*"
عدٍ « بنکت فورسلند » تهی هکننده و مدیر تولید
«انستیتوی فیلم سوئد» ودرعین حال یکی از مننقدان
مشهور سینمائی در «اسکاندیناوی» است .
1۹
هنرپیشکان اصلی فیلم در یك تصویر جمعی با «آلفرد هیچکاك» . .
باربارا هرس بروس درن » رویتیس و کارن بلاك
۳۳ ۳
مهمانی در گورستان با :
۲ لفر د هیجکاك
دختران میهماندار بالباس عزا» پیشخدمتها با بازوبند سیاه » بل
کالسکه نعش کش » يك ارگ که آهنگهای عزا مینوازه » سنگهای ثم
که اسامی میهمانها روی آنها حك شده و ... درچنین فضائی در بل
گورستان » «آلفرد هیچکالك» بمناسبت شروع فیلمبرداری فیلم جدبدث
پنام «فریب» نمایندگان مطبوعات خارجی مقیم حالیوود را به میهمائه
دعوت رده ات
«]لفرد هیچکاك» درهفتاد وپنجسالگی بالاخره آرزوی دبربنش
را عملی ساخت . وی همواره میگفت آرزو دارد دريك گورستان بل
میهمانی بز رگ برپا کرده وتمام دوستانشرا برای شرکت دراین میهمانی
دعون کند . سرانجام ان میهمانی را در گورستانی که برای فیلم «فر بب!
دراستودیو پونیورسال ساخته شده است » بر گزار کرد 2
«آلفرد هیچکاك» بااین میهمانی نشان دادکه هنوز طنز سیاه
خودرا ازدست نداده ودراین زمینه بدنبال مضامین ثازه و ابتکاری است
داستان فیلم سر گذشت زنیرا بیان میکندکه جسد نوهاشراکه درب
حادثه اتومبیل بقتل رسیده » جستجو میکند . 3
تقشهای اصلی فیلمرا « کارن بالالك» - «بروس درن» -- «باربارا
هریس» و «رویتینس» (بازیگر سریال مهاجمین وتابستان گرم طولانی)
برعهده دارند .
#9
40
#۳
9
رن بلاك» ستاره اصلی فیلم تازه «آلفر دهیچکاك»
۱ ادگروه فیلمبردار ی گرد «آلفرد هیچکاك» ومجسمهاش حلقه زدهاند .
۳ ۹ ك